سال نهم، شماره چهارم، پياپي 36، پاييز 1397
شمسالله مریجی / دانشيار گروه جامعهشناسي دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام Mariji44@bou.ac.ir
علیرضا محدث / دانشجوي دکتري فلسفة علوم اجتماعي دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام Mohaddesalireza@gmail.com
دريافت: 20/06/1397 ـ پذيرش: 18/11/1397
چکیده
اغلب تلاشهای مکتب انتقادی فرانکفورت در انتقاد از جامعه جدید و اجزای سازندهاش بوده است. میتوان امتداد این نگاه را در واکنش انتقادی این مکتب، به تلقی بیطرفانه از تکنولوژی نیز ردیابی کرد. این مکتب، بر نیازمندی هر نوعی از دانستن به نقادی و اصلاح تأکید میورزد و با همین مبنا، رویارویی انسان با تکنولوژی را نیازمند بینشی انتقادی میانگارد و از این منظر، به نقد تکنولوژی ورود میکند. اين پژوهش، با روش تحلیلی ـ اسنادی به انتقادپذیری تکنولوژی از دیدگاه مارکوزه از دانشمندان مطرح این مکتب و شاگردش فینبرگ پرداخته است. نتایج پژوهش حاکی از وجود اشتراکها و تفاوتهایی میان دیدگاه این دو اندیشمند است؛ هر دو اندیشمند رویکرد ابزارانگاری تکنولوژی يعني جدایی ارزش از دانش و تکنیک و رویکرد جبرانگاری تکنولوژی يعني نقدناپذیری و عدم امکان تغییر تکنولوژیها را نادرست و تکنولوژی را ارزشبار و تغییرپذیر میدانند. اما در راهبرد تغییر يعني گسترش هنر به سیاست و دموکراتیزه کردن تکنولوژی، سطح تغییر، مجریان تغییر يعني طبقات محروم و رنجکشیده و يا عموم مردم و میزان امید به تغییر با یکدیگر متفاوتند.
کلیدواژهها: مکتب انتقادی، مارکوزه، فینبرگ، ارزشباری تکنولوژی.