سال بيستم، شماره اول، پياپي 54، بهار و تابستان 1402، ص 41 ـ 58
رسول چگيني/ دانشجوي دكتري تاريخ اسلام دانشگاه باقرالعلوم (ع) rsl.chegini@yahoo.com
دريافت: 13/11/1401 ـ پذيرش: 08/03/1402
چکيده
هشامبن محمد معروف به ابنکلبي، مورخ برجستة نيمة دوم قرن دوم هجري و مؤلف پرآوازهاي است که بيش از 150 کتاب در موضوعات تاريخ اسلام، انساب و تاريخ پيش از اسلام نوشته است. عالمان اهلسنت در ارزيابي شخصيت علمي هشام موضعگيري دوگانهاي در پيش گرفتهاند. آنان هشام را در زمینة تاريخ جاهليت و انساب، سرآمد و صاحبنظر معرفي ميکنند؛ اما در زمینة تاريخ اسلام و حديث، ضعيف ارزيابي کردهاند! با توجه به پيوند ناگسستني علم تاريخ و حديث در مباني فراگيري، اين پرسش به وجود ميآيد که چرا هشام در تاريخ غير اسلام مورد تأييد است؛ ولي در تاريخ اسلام تضعيف شده است. بررسيهاي انجامگرفته در اين مقاله حاکي از آن است که سه عامل موجب اين ارزيابي متضاد شده است: 1. جايگاه برجستة هشام؛ 2. مذهب هشام؛ 3. روايات تاريخي غيراسلامي هشام. هشام که از ديدگاه عالمان اهلسنت، شيعيمذهب است، بهدلیل گستردگي دايرة تحقيقات و تأليفات متعدد، مورد قضاوت عالمان تنگنظر معاصر خود قرار گرفته و بهبهانة نقل اخبار جاهليت که اسلام خط بطلان بر آنها کشيده، در شمار راويان ضعيف گنجانده شده است. در اين مقاله با روش توصيفي ـ تحليلي و استناد بیواسطه به منابع دستاول اهلسنت، افزون بر واکاوي ديدگاه عالمان اهلسنت دربارة هشام، برخي روايات او نيز مورد پژوهش قرار گرفته و وجود انگيزههاي غيرعلمي در تضعيف او اثبات شده است.
کليدواژهها: هشامبن محمد الکلبي، ابنکلبي، تاريخ جاهليت، انساب، تشيع.