سال هشتم، شماره دوم، پياپي 15، پاييز و زمستان1397
محمدرضا اسفندی / کارشناسی ارشد عرفان اسلامي، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره
احمد سعیدی / استادیار گروه عرفان اسلامي مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره ahmadsaeidi67@yahoo.com
دريافت: 12/12/1397 - پذيرش: 27/03/1398
چکيده
به اعتقاد عارفان، انسان نسبت به سایر مخلوقات خداوند از ویژگی جامعیت برخوردار است و بهدلیل این جامعیت، هر یک از کمالات حقتعالی که در تعینات دیگر بروز و ظهور میکند، در تعین انسانی هم هست و ظهور دارد. ازاینرو، اهلمعرفت انسان را نمونه و نسخة کوچک عالم برمیشمارند و عالم را یک انسان مفصل و بزرگ تلقی میکنند. این نوع نگاه به انسان و جایگاهی که در این نگاه برای انسان در میان ماسویالله در نظر گرفته میشود و نقش و نسبتی که برای انسان نسبت به خداوند و نسبت به ديگر تجلیات او معرفی میگردد، مبتنی بر نوع خاصی از هستیشناسی است. هم انسانشناسی عرفانی و هم هستیشناسی خاصی که در پس آن قرار دارد بهصورتهای مختلفی در آثار عرفانی بررسی شدهاند؛ ولی بهظاهر در هیچ یک از آثار عرفانی یا دربارة عرفان، بخش مستقلی به پایههای هستیشناختی انسانشناسی عرفانی اختصاص نیافته و رابطة مبانی مزبور با آموزههای انسانشناسی عارفان بهصورت ویژه تنقیح نشده است. هدف اساسی از این پژوهش، بیان رابطة میان دو بخش اصلی مباحث عرفانی، یعنی هستیشناسی و انسانشناسی عرفانی است و بدین منظور، ابتدا به مباحثی از بنیادهای هستیشناسی و سپس به پارهای از مباحث انسانشناسی عارفان پرداخته، و رابطة این مباحث را بهاجمال بررسی و تبیین نمودهایم.
کليدواژهها: مبانی، عرفان نظری، عرفان عملی، علم عرفان نظری، علم عرفان عملی.