ورود مطلوبيت دوساحتي در تابع رفاه اجتماعي از نگاه رويكرد ارزشي اسلام

سال دهم، شماره دوم، پياپي 20، بهار و تابستان 1398



علي جابري / استاديار مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني ره     ali_jaberi2@yahoo.com

محمدکاظم صباغي / دكتري فلسفه اقتصاد اسلامی مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني ره     sabbaghif@yahoo.com

دريافت: 25/11/1397 ـ پذيرش: 05/03/1398



چکيده

بحث از «تابع رفاه اجتماعي» و متغيرهاي توضيحي آن يكي از مباحث مهم اقتصاد رفاه است. رويكرد غالب در تعريف «تابع رفاه اجتماعي» معرفي مطلوبيت به‌عنوان متغير توضيحي آن است. چنين تعريفي متكي بر رويكرد ارزشي مطلوبيت‌گرايانه در اقتصاد متعارف است. بر اساس اين نگرش، وضعيت ايدئال جامعه وضعيتي است كه در آن بيشترين ميزان مطلوبيت يا لذت براي مجموع افراد جامعه به‌دست آيد. در اين مقاله، با استفاده از روش «تحليلي» اين سؤال را بررسي مي‌كنيم كه آيا مي‌توان مطلوبيت دوساحته را به‌عنوان متغير اصلي تابع رفاه اجتماعي بر اساس رويكرد ارزشي اسلام معرفي كرد؟ لازمه اين ديدگاه، توسعه در مفهوم «مطلوبيت» و توسعه گستره آن به لذت‌هاي اخروي و برابر دانستن رفاه اجتماعي با حداكثرسازي مجموع لذت دنيا و آخرت افراد جامعه است. نتايج پژوهش نشان مي‌دهد كه مطلوبيت دوساحتي نمي‌تواند معيار کارآمد و جامعي براي سنجش و رتبه‌بندي وضعيت‌هاي رفاه اجتماعي اسلام باشد و به‌عنوان متغير اصلي تابع رفاه اجتماعي در رويكرد اسلامي معرفي شود. استفاده از اين متغير در تابع رفاه اجتماعي اسلامي با مشكلات مبنايي و محاسباتي روبرو ست. در اين مقاله، بهره‌مندي از كالاها و خدمات ضروري و حلال مطابق نياز و استحقاق و عدالت، به‌عنوان متغيري توضيحي در تابع رفاه اجتماعي با رويكرد اسلامي معرفي شده است.

کليدواژه‌ها: رفاه فردي،‌ تابع رفاه اجتماعي،‌ مطلوبيت، مطلوبيت دوساحته، مباني ارزشي، ‌ارزش‌هاي اسلامي‌.

طبقه‌بندي JEL: D60, D69, P4.