سال پانزدهم، شماره چهارم، پياپي 60، تابستان 1397
محمدصادق علیپور / دکتری فلسفه تطبیقی مؤسسة آموزشی پژوهشی امام خمینی ره msalipoor@yahoo.com
محمد فنایی اشکوری / استاد گروه فلسفه مؤسسة آموزشی پژوهشی امام خمینی ره Fanaei.ir@gmail.com
دريافت: 12/4/96 پذيرش: 29/1/97
چکیده
بحث درباره سرشت و ماهیت کلیات یکی از مهمترین و پرچالشترین مسائل تاریخ اندیشه فلسفی است. برخی فیلسوفان از جمله افلاطون و ارسطو، اعتقاد داشتند کلیات مصداق خارجی دارند و گروهی منکر چنین وجودی بودند. بیشتر تجربهگرایان مصداق خارجیِ کلیات را انکار کردهاند. جان دُوئی فیلسوفی تجربهگرا بود که برخلاف اکثر آنان معتقد بود حقایق کلی در خارج مصداق دارند. او میخواست با حفظ مبانی تجربهگرایانهاش مصداقی عینی برای کلیات فراهم کند. «روش» امری است که او را به خواستهاش رسانده است. او مدعی بود روش در عین اینکه امری عینی و کلی است، مصداق خارجی حقایق کلی هم هست. موضوع این مقاله، تبیین، تحلیل و نقد این فرضیه است. بررسیها نشان داد تبیین تجربهگرایانه او از کلیات قانعکننده نیست و روش هم نمیتواند مشکل کلیات را حل کند. به همین دلیل او باید از میان تجربهگرایی و پذیرش کلیات، یکی را فدای دیگری کند.
کلیدواژهها: مقوله، نوع، قضایای نوعی، قضایای کلی.