سال پانزدهم، شماره چهارم، پياپي 60، تابستان 1397
احمد حمداللهی اسکویی / استادیار دانشگاه شهید مدنی آذربایجان ac.hamdollahi@azaruniv.ac.ir
مسعود امید / دانشيار دانشگاه تبریز masoud_omid1345@yahoo.com
دريافت: 18/9/96 پذيرش: 9/3/97
چکیده
با توجه به آرا و دیدگاههای کانت، استدلال وی بر عدمِ «امکان شناخت نفس از طریق نظری» را میتوان اینگونه صورتبندی کرد: «1. کثرات شهود حسی از نفس («من» اندیشنده) داده نمیشود؛ 2. هر چیزی که کثرات شهود حسی از آن داده نشود، شناختناپذیر خواهد بود؛ نتیجه: نفس شناختناپذیر است». این استدلال از نظر صوری معتبر است و اگر نفس را به عنوان من اندیشنده یک امر صرفاً استعلایی و غیرتجربی بدانیم، نتیجه آن، البته صرفاً در محدوده معنای کانتی از شناخت، به طور مطلق صادق و معتبر خواهد بود؛ اما ابهام و ناسازگاری موجود در دیدگاه کانت درباره نفس یا من، نتیجه استدلال او را حتی در محدوده معنای کانتی از شناخت، مخدوش و نامعتبر میسازد.
کلیدواژهها: کانت، شناخت، شهود، فاهمه، نفس، امکان شناخت نفس، امکان مابعدالطبیعه.