روانشناسى و آسيبشناسى اينترنت
محمدصادق شجاعى1
از اوايل دهه 90 ميلادى، پژوهشها و بررسىهاى بسيارى در زمينه روانشناسى اينترنت و تأثير آن بر سلامت و رفتار انسان انجام پذيرفته است. امروزه موضوع اينترنت، مسئله مهمى براى بيشتر كشورها، به ويژه كشورهاى در حال توسعه و از جمله كشورهاى اسلامى است. آگاهى از پىآمدهاى اينترنت و در كنار آن، در نظر گرفتن راهبردهاى مناسب براى استفاده درست و پيشگيرى يا كاهش پىآمدهاى احتمالى منفى آن، اهميت اساسى دارد.
در اين مقاله، پس از بيان تاريخچه اينترنت، جنبههاى روانشناختى و پىآمدهاى مثبت و منفى آن بر سلامت و رفتار انسان بررسى شده است. دستآوردهاى اين مقاله كه بيانگر بخشى از پژوهشهاى تجربى در اين زمينه است، نشان مىدهد افزون بر دستآوردهاى مثبت و انكارناپذير اينترنت، پىآمدهاى نامطلوبى نيز هم در جنبههاى فردى و هم در جنبههاى اجتماعى به همراه دارد.
كليد واژهها: روانشناسى اينترنت، آسيبشناسى اينترنت، اينترنت و اخلاق، اعتياد به اينترنت، هرزهنگارى اينترنتى، ارتباط اينترنتى، محورهاى روانشناسى اينترنت.
فراگير شدن رسانهها در آغاز قرن بيست و يكم و موضوع جدّى نقش اينترنت در شكلدهى به فرهنگ، هويت و باورها و ارزشهاى اجتماعى، اهميت پژوهش در اين زمينه را افزايش داده است. در جامعه امروز ما، گرايش به اينترنت و استفاده از آن چنان رايج شده است كه بيشتر خانوادهها، رايانه شخصى دارند و اعضاى خانواده، بخش زيادى از وقت خود را در استفاده از اينترنت سپرى مىكنند. اينترنت در ميان همه گروههاى اجتماعى اعم از زن و مرد، پير و جوان، بىسواد و باسواد از جذابيت خاصى برخوردار است. گسترش اينترنت، مانند هر نوآورى ديگرى به ايجاد دگرگونىهايى در جنبههاى مختلف زندگى انجاميده و استفاده از آن، امرى اجتنابناپذير شده است؛ به گونهاى كه بدون آن زندگى براى كسانى كه بدان خوگرفتهاند، دشوار مىشود. بسيارى از نظريهپردازان ارتباطات، اينترنت را گام مهمى در پيشرفت كشورهاى در حال توسعه قلمداد مىكنند. از اين رو، با توجه به كاربردهاى فراوان اينترنت كه با هدف انتقال اطلاعات قصد دارد باورهاى مشخصى را درباره كالاها يا خدمات مرتبط با آن در جامعه رواج دهد، بررسى اين پيامها از نظر مضمون، محتوا و فرم ارائه، اهميت ويژهاى دارد. از سوى ديگر، چگونگى اين پيامها بر ما پوشيده است. در واقع، بسيارى از كاربران اينترنتى نمىدانند كه اين رسانه چه نوع شيوه زندگى را معرفى مىكند و داراى كدامين ارزشهاى اجتماعى است؟ آيا مىتوان از آثار منفى اينترنت در جنبههاى فردى و اجتماعى غافل بود و درباره فرهنگسازى و آموزشهاى بهرهمندى درست از آن چشم پوشيد؟
اين مقاله در پى پاسخگويى به تمامى اين پرسشها نيست، ولى كوششى براى توصيف روانشناسى اينترنت و تبيين برخى مفاهيم، موضوعها و نيز پىآمدها و كاركردهاى آن بر سلامت و رفتار انسانها است. از اين رو، اميد است بتواند دريچهاى را به سوى اين گونه بحثها بگشايد.
ارائه تعريفى از اينترنت، دشوار است. در حقيقت، همچنان كه ساندرا برمن2 (1999م.)اشاره مىكند، كاركردهاى پيچيده اينترنت است كه تعريف آن را دشوار كرده است.3 دريك تعريف بسيار كلى مىتوان اينترنت را بسان مخزنى از اطلاعات خوب و بد، زشت و زيبا، اخلاقى و غير اخلاقى دانست. براى اينكه برداشت دقيقترى از اينترنت داشته باشيم، نخست بررسى روند كلى شكلگيرى و تكامل اينترنت ضرورى مىنمايد.
ايجاد و گسترش شبكه اينترنت در آغاز، تجربه پژوهشى به نسبت محدودى بود كه به منظور ارائه فنآورى انتقال بستهاى4 اطلاعات از اواخر دهه 1960م. آغاز شد. بهدليل آنكه اين تجربه در آژانس پروژههاى تحقيقاتى پيشرفته وزارت دفاع امريكا صورت گرفت، به شبكه آرپانت5 موسوم گرديد. شبكه آرپانت، نخست به دليلاستفاده از شيوه انتقال 8 بيتى دادهها، تنها مىتوانست حداكثر به 64 رايانه متصل گردد. كاربرد اوليه از آرپانت، به سبب پيشبرد پروژههاى نظامى، بسيار سرى بود و در واقع، به منظور ايفاى چنين نقشى در فعاليتهاى نظامى ايالات متحده امريكا پيشبينى شده بود. از همان آغاز، آژانس پروژههاى تحقيقاتى امريكا دريافته بود كه اين شبكه به منظور ايجاد ارتباط الكترونيكى، سازوكار مؤثرى را براى دانشمندان مىتواند فراهم كند. از اين رو، انديشه گسترش اين شبكه در سطح كلان و فراتر از عرصههاى نظامى تقويت شد. در سال 1983م. بخش نظامى شبكه «آرپانت» از آن جدا شد و با نام شبكه «ميل نت» آغاز به كار كرد. شبكه آرپانت تا سال 1990م. به كار خود ادامه داد و در اين سال، جاى خود را به اينترنت داد كه در سال 1980م. با هدف اتصال شبكههاى جهانى با قراردادهاى ارتباطى متفاوت با يكديگر پديد آمده بود. از آن سال تاكنون، اين شبكه با سرعت چشمگيرى از جهت شمار كاربران و پىآمدهايى كه بر زندگى و روابط اجتماعى انسانها مىگذارد، در حال گسترش است. آمارها نشان مىدهد تا سال 1994م. نزديك به سى ميليون رايانه در 86 كشور جهان به اين شبكه پيوستهاند. از سال 1997م. با تجارى شدن اينترنت، خدمات آن به شدت تنوع و فزونى گرفت و هزينههاى دسترسى به آن نيز به همان نسبت كاهش يافت. بنابر يك پژوهش، شمار برآورد شده رايانههاى شخصى متصل به اينترنت در سراسر جهان از سال 1996م. تا سال 2000م. به سه برابر افزايش يافت.6 در حال حاضر، اين رقم چندين برابر شده و استفاده از اينترنت در مركزتمامى فعاليتهاى بشرى قرار گرفته است. در گذشته، بيشتر استفادهكنندگان از شبكه اينترنت را پژوهشگاهها و مؤسسههاى عالى تشكيل مىدادند، اما در سالهاى اخير، جنبههاى بازرگانى و سرگرمى اين شبكه جهانى، غلبه يافته است. با توجه به رشد روزافزون اينترنت، مىتوان پذيرفت كه اينترنت و در معناى گستردهتر، رسانهها از عواملى هستند كه مىتوانند بر جنبههاى مختلف زندگى تأثير بگذارند. ما نيز در اين پژوهش، كوشيدهايم تا بر مبناى چنين استنباطى، به بررسى جنبههاى روانشناختى اينترنت بپردازيم.
روانشناسى اينترنت،7 به فرايندهاى ارتباطى، رفتار و حالتهاى روانى افراد در هنگاماستفاده از اينترنت مىپردازد.8 ارزيابى ويژگىهاى رفتارى و روانى، يكى از عواملتأثيرگذار در پيدايش روانشناسى اينترنت بوده است. اين بررسىها در درون پژوهشهاى گستردهترى قرار مىگيرد كه از آن به «روانشناسى رسانههاى گروهي»9 يادمىشود. هاى ليس10 (1992م.)، هيل مس11 (1997م.)، كيتلر12 (1999م.)، كلوك13(1998م.)، ريويس و كليفورد14 (1996م.)، سيلور15 (1998م.) در پژوهشهايشان دربارهرسانههاى گروهى، به برخى جنبههاى روانشناختى اينترنت پرداختهاند. اسميت و كلوك16 (1999م.) در پژوهشى با عنوان «ارتباط در فضاى مجازي»17 به طور ويژه،جنبههاى روانشناختى اينترنت را بررسى كردند.18 ريوا و گاليمبرتى (2001م.)پژوهشهاى گستردهاى در زمينه روانشناسى اينترنت انجام دادند.19 استرات، جاكوبسونو گيبسون20 (2003م.) تصريح كردند پيچيدگى اينترنت ايجاب مىكند كه ما ديدگاههاياجتماعى، فرهنگى و رشدى را در نظر داشته باشيم.21
ريوا (2001م.) به اين موضوع اشاره كرد كه روانشناسى اينترنت كار سادهاى نيست؛ زيرا اول اينكه اينترنت رسانهاى است كه مىتوان آن را از راههاى متفاوت تجربه كرد. اگرچه رايانه معمولاً واسطه تجربه اينترنتى ما است، راههاى مختلفى هست كه كاربران مىتوانند از طريق جستوجو در اينترنت خودنمايى كنند و با استفاده از آن، با ديگران ارتباط برقرار كنند.
دوم اينكه اينترنت فضاى اجتماعى و شناختى است. استفاده از اطلاعات، به فعالسازى روابط اجتماعى كمك مىكند. اين فرايند درون فضايى خاص ـ فضاى مجازى ـ رخ مىدهد كه ويژگىهاى ساختارى و فرايندى ارتباط را گستردهتر مىكند.
سوم اينكه تجربه اينترنتى، حتى وقتى ما در يك فضاى مجازى گفتوگو مىكنيم، همواره در بافتى ويژه صورت مىگيرد.22
بسيارى از پژوهشگران حوزه روانشناسى اينترنت، گفتهاند ارتباط افراد از طريق اينترنت به شيوههاى مختلف، در مقايسه با انواع روزمره ارتباط كه با حضور جسمانى افراد همراه است، حالتى تقليل يافته دارد. براى مثال، هيوبرت دريفوس در كتاب در باب اينترنت مىنويسد درك ما از واقعيت، اشيا، افراد و توانايى ما در برقرارى ارتباط مؤثر با آنها به شيوهاى است كه بدن ما به گونهاى بىسروصدا در پس زمينه عمل مىكند. توانايى بدن ما در دستيابى به اشيا، فراهمآورنده درك ما از واقعيت است. اينكه چرا روانشناسان به اينگونه بحثها مىپردازند، روشن است؛ زيرا معمولاً گمان مىكنيم بسيارى از پيوندهاى شخصى ما، با تماس چهره به چهره و مستقيم امكانپذير باشد.
همانگونه كه گوردون گراهام23 و بسيارى ديگر گفتهاند، در اينترنت بسيار آسان استكه افراد را با خلق شخصيتهاى كاملاً تخيلى فريب داد؛ كارى كه امكان آن در واقعيت، بسيار مشكلتر است. بنابراين، روابط اينترنتى در مقايسه با روابط واقعى و همراه با حضور جسمانى، روابطى ضعيف و در عين حال، پيچيده است.24
همسبرگر (2005م.) در تحليل جنبههاى روانشناختى اينترنت، اين پرسش را مطرح مىكند كه كاربران چگونه از اينترنت براى خودشكوفايى استفاده مىكنند؟ وى گفت در روانشناسى اينترنت و به هنگام تحليل روابط اينترنتى، نبايد از زاويه منفى به موضوع نگريست، بلكه بايد توجه داشت كه اينترنت نشان دهنده فضاى گروهى و اشتراكى و سرشار از مفاهيم ملموس و فرهنگى نيز هست. اين فرهنگها كه در فضاى ليبرال قرار گرفتهاند، مجالى به فعاليتهاى سياسى و آرمانگرايانه مىبخشند و بستر مناسبى براى پيشرفت كاربران هستند.
ويژگى آزادىبخشى اينترنت، كاربران اينترنتى را به تفكر، تجربه و فعاليتهاى گروهى وا مىدارد تا سرانجام به تعالى و خودشكوفايى برسند.25
پرسش ديگرى كه در روانشناسى اينترنت بررسى شده اين است كه ما خود را چگونه در فضاى مجازى ادراك مىكنيم؟ وقتى به صورت رو در رو يا آنلاين با ديگران تعامل داريم، مىكوشيم با مشاهده خود از ديدگاه ديگران، بر تأثيرى كه روى ديگران مىگذاريم نظارت كنيم. در اين صورت، در صورت نياز، از سازوكارهاى مختلف «مديريت تأثير» بهره مىگيريم تا با ارائه اطلاعات گلچين شده، ادراك ديگران از خود را دگرگون كنيم. ارتباط از طريق رايانه، هم مديريت تأثير و هم چگونگى ادراك ما را در نظر ديگران، به چالش مىكشد. مديريت تأثير در اينترنت، همانند قايقرانى با دو پارو در رودخانههاى طوفانى است.26
اينها برخى از موضوعهايى است كه در قالب روانشناسى اينترنت ارائه شده است. در اين ميان، برخى كوشيدهاند جنبههاى گوناگون روانشناسى اينترنت را كاملتر نمايش دهند و محورهاى اصلى و ريز موضوعهاى مربوط به آنها را در چشمانداز نظرى و تجربى بيان كنند. براى مثال، جوينسون27 (2003م.) روانشناسى اينترنت را شاملموضوعهايى از اين دست مىداند:
1. بررسى ماهيت و فرايند روابط اينترنتي؛ 2. فريبكارى و پرهيز از خودافشايى در روابط رو در رو؛ 3. آرمان گرايى در ارتباط از طريق اينترنت؛ 4. خيانت و حقهبازى در اينترنت؛ 5. پرخاشگرى و هرزهنگارى در اينترنت؛ 6. پىآمدهاى اينترنت در سلامت روانى و رفتار؛ 7. حمايت اجتماعى و اينترنت؛ 8. جنسيت و الگوهاى ارتباط؛ 9. جنبههاى مثبت ميانْ فردى رفتار اينترنتي؛ 10. اينترنت و هويتيابي؛ 11. روابط خيالى در اينترنت؛ 12. اينترنت و كيفيت زندگي.28 وى سپس به طور دقيقترى، هر يك از اينموضوعها را بررسى مىكند و توصيههايى نيز ارائه مىدهد.
پاتريشيا والاس29 (2007م.) نيز با اهتمامى كه به روانشناسى اينترنت دارد، در كتابيبه همين عنوان، جنبههاى روانشناختى اينترنت را بررسى كرده است. آنچه سبب توجه والاس به روانشناسى اينترنت شده است، اهميت اينترنت در ايجاد و انتقال الگوها و ارزشهاى اجتماعى است. اينترنت، ابزارى است كه افراد از طريق آن با ديگران ارتباط برقرار مىكنند و نظريههاى خود را با ديگران در ميان مىگذارند.30
موضوعهاى مهمى كه والاس در روانشناسى اينترنت به آنها پرداخته است، عبارتند از: 1. بررسى اينترنت در بافت روانشناختي؛31 2. روانشناسى شكلگيرى نمايشرسانهاي؛ 3. نقابهاى آنلاين32 و فريبكاري؛33 4. پويايىهاى گروه در فضاى مجازي؛345. تعارض و همكارى گروهي؛35 6. برافروختگى و دعوا؛36 پرخاشگرى در شبكه؛37 7. دوستداشتن و عشق در شبكه؛38 8. روانشناسى جاذبه ميانفردي؛ 9. جنبههايروانشناختى هرزهنگارى39 اينترنت؛ 10. موضوع جنسيت در شبكه؛ 11. نوعدوستى در شبكه؛ 12. روانشناسى كمك كردن؛ 13. اينترنت و اتلاف وقت؛ 14. بارور كردن زندگى در اينترنت.40
در حال حاضر، بحثهاى اين موضوع (روانشناسى اينترنت) به طور فزايندهاى در حال گسترش است. در زمينه اينترنت پژوهشهاى زيادى شده است؛ از جمله، بررسى رفتار در فضاى مجازى (همبورگر،41 2005م.)؛ روابط آنلاين (بارنيس،42 2001 و2003م.)؛ عشق شبكه، هيجان و روابط اينترنتى (زيو،43 2004م.)، سوء استفاده جنسياز كودكان در اينترنت (كوپر،44 2002م.)، سكس مجازى (ديلمونيكو،45 2001م.)،روانشناسى ارتباط آنلاين (ويتى،46 2006م.) و دنياى پنهان سكس در اينترنت (يانگ،472001م.).
اين يافتهها به طور كلى نشان مىدهند رسانههاى گروهى و از جمله اينترنت، چونان تيغ دو دم هستند كه هم مىتوانند كاركردهاى مثبت داشته باشند و هم به ايجاد زمينههاى منفى در زمينههاى سلامت و بهداشت روانى كمك كنند.48 بنابراين، گسترهروانشناسى اينترنت دو حوزه كلى را دربرمىگيرد:
اين گونه مرزبندى در روانشناسى اينترنت، بسيار مبهم و كلى است، ولى با توجه به هدف ما در اين مقاله، مىتواند تا حدود زيادى آموزنده باشد. در ادامه، به بررسى اين دو محور مىپردازيم.
در جنبههاى مثبت، اينترنت جزء جدايىناپذير نهادهاى اجتماعى، سياسى، آموزشى، اقتصادى و خانوادگى به شمار مىآيد. كاركردهاى مثبت اينترنت را مىتوان در چند محور طبقهبندى كرد:
1. توسعه اقتصادى؛ اينترنت، هزاران شغل براى كاركنان صنايع رسانهاى فراهم ساخته و به صورت غيرمستقيم، براى ميليونها خانواده ديگر شرايطى فراهم آورده است كه زندگى خود را از طريق فعاليتهاى مربوط به اينترنت تأمين كنند.
2. رشد فرهنگى؛ هرچه گردش اطلاعات در جامعه بيشتر باشد، به همان اندازه جامعه فعالتر مىشود و خلاقيتها بيشتر مىگردد. اينترنت به سبب نقش ويژهاى كه در انتقال و انتشار فرهنگها دارد، مىتواند به رشد و اعتلاى هرچه بيشتر فرهنگى در جامعه بينجامد.
3. همگرايى اجتماعى؛ اينترنت از منظر روانشناسى اجتماعى، به ايجاد فضاى سالمى براى گفتوگو، ايجاد رابطه بين كشورها و در نتيجه، كاهش تنشهاى فرهنگى و همگرايى اجتماعى كمك مىكند. در اين حالت، به تعبير لرنر در جوامع انسانى، پديدهاى به نام «همدلي» شكل مىگيرد.49
4. دانش و كسب مهارتهاى جديد؛ كاربردهاى اينترنت در پژوهش و كسب مهارتهاى زندگى نيز بسيار چشمگير است. ما براى دسترسى به انواع اطلاعات، به اينترنت مراجعه مىكنيم. محيط اينترنت، فضاى گستردهاى از اطلاعات است كه افراد مىتوانند از آن براى پژوهشهاى خود در موضوعهاى گوناگون بهره گيرند. ارتباط اينترنتى، به گسترش و تقويت مهارتهاى اجتماعى نيز كمك مىكند. بر اساس برخى يافتهها، افراد از طريق اينترنت با فرهنگهاى گوناگون آشنا مىشوند و مهارتهاى اجتماعى را فرا مىگيرند.50
با وجود كاركردهاى مثبتى كه براى اينترنت برشمرديم، سوى ديگر آن، تاريك است. بر اساس پژوهشها، گسترش اينترنت مانند هر نوآورى ديگر، به ايجاد دگرگونىهايى در جنبههاى مختلف زندگى انجاميده است و در كنار دستآوردهاى انكارناپذير مثبت در زمينههاى گوناگون، پىآمدهاى نامطلوبى نيز به همراه داشته است.51 گريفتيز (1998م.)در پژوهشى به منظور بررسى نقش اينترنت در حالتهاى روانى افراد، نشان داد كه اينترنت يكى از راههاى دانشاندوزى، آگاهىافزايى و برقرارى ارتباط دوستى با ديگران است. اما چون اينترنت، انبوهى از اطلاعات مثبت و منفى را ارائه مىدهد، خطرهاى بالقوه آن بهويژه براى نسل جوان بسيار نگران كننده است.52 ميشل جى منو (1999م.) نيزدر پژوهشى با عنوان «بررسى تأثير اينترنت در برخى موضوعهاى روششناختى و ادراكي»، به اين نتيجه رسيد كه نفوذ و گسترش اينترنت در چارچوبهاى بيرون از نهادهاى علمى و پژوهشى، از مهمترين عوامل تهديد كننده بهداشت روانى به شمار مىآيد.53 اكنون كه با جنبههاى كلى و روند رشد اينترنت آشنا شديم، مىتوانيم جنبههايروانشناختى اينترنت را دقيقتر بررسى كنيم.
در روانشناسى اينترنت و در بررسى كاركردهاى منفى آن، پيش از همه در نظر گرفتن انگيزههاى پليد نهفته در پشت صحنه اينترنت و هدفهايى كه گردانندگان آن دنبال مىكنند، اهميت ويژهاى دارد. يكى از حوزههاى پژوهشى در اين زمينه، رويكردى است كه با عنوان «امپرياليسم فرهنگي» يا «امپرياليسم رسانهاي» شهرت دارد. بر اساس اين رويكرد، يكى از كاركردهاى منفى رسانهها، سلطه فرهنگى است. سلطه فرهنگى عبارت است از مبادله يك جانبه عناصر و پديدههاى فرهنگي.54 بر اساس اين نظريه، رسانههاى گروهى از جمله اينترنت، از سياست دقيقى پيروى مىكنند كه قدرتهاى سياسى و اقتصادى تدوين كردهاند. در ميان پژوهشگران علوم ارتباطى كه به پژوهش در زمينه رسانههاى گروهى و سلطه فرهنگى توجه خاصى داشتهاند، هربرت شيلر55 مقامبرجستهاى دارد. وى در يكى از مهمترين آثار خود با عنوان ارتباطات و سلطه فرهنگى، به پىآمدهاى فرهنگى رسانههاى گروهى پرداخته است. به باور وى از سالهاى جنگ جهانى دوم، در همان حال كه ايالات متحده امريكا با كمك نظامى به انگلستان و فرانسه براى از پا درآوردن آلمان هيتلرى و به دست گرفتن رهبرى قدرت جهانى تلاش مىكرد، سياستهايى را نيز براى استيلاى فرهنگى و ارتباطى بر جهان تدارك مىديد. در اين زمينه، استفاده از نظريه «جريان آزاد اطلاعات» به منظور گسترش نفوذ فرهنگى و آسانسازى سلطهجويى بر جهان و به كار گرفتن نظريه «توسعه اقتصادى و اجتماعى از طريق رسانههاى گروهي»، براى جلوگيرى از رشد غيرسرمايهدارى كشورهاى جهان سوم اهميت فراوانى داشت. حتى مىتوان گفت اين دو نظريه، پايههاى اساسى ايدئولوژى امپرياليسم فرهنگى و ارتباطى را تشكيل مىدهد. هربرت شيلر، در فصل اول كتاب خود در تعريف امپرياليسم فرهنگى مىگويد:
واژه امپرياليسم فرهنگى، نشان دهنده نوعى نفوذ اجتماعى است كه از طريق آن، كشورى اساس تصورها، ارزشها، معلومات، هنجارها، رفتارها و سبك زندگى خود را به كشورهاى ديگر تحميل مىكند.56
بگديكيان (1990م.) در اثر معروف خود با عنوان انحصار رسانهها مىنويسد: «رسانههاى عمده نظير روزنامهها، مجلات، شبكههاى راديو ـ تلويزيونى معتبر و ارتباطات عمومى هميشه به عنوان مبلغان قابل اعتماد ارزشها و اخلاق مورد نظر شركتها و قدرتهاى بزرگ عمل كردهاند».57
بگديكيان كه از روزنامهنگاران و منتقدان سرشناس امريكاست، با بررسى روند رو به رشد انحصار و سلطه در ميان رسانههاى گروهى و با ديدى انتقادى، مسير تحولات رسانههاى گروهى را از آغاز تا عصر حاضر بازگو كرده است. انتقادهاى مشابهى را نيز مىتوان در نوشتههاى ديگر نظريهپردازان رسانههاى گروهى يافت.58 اين مسير انتقادى، نشان مىدهد الگوى «امپرياليسم فرهنگي» يك مسئله اساسى در رسانههاى گروهى از جمله اينترنت است و به همگنسازى مىانجامد. جريان بينالمللى اطلاعات بنا به نظر منتقدانه مولانا (1371ه . ش) جريانى است مركز ـ پيراموني؛ از شمال و غرب به سوى جنوب و شرق، و از كشورهاى توسعهيافته به سوى كشورهاى در حال توسعه، جريان دارد. در واقع اين جريان يكسويه، عمودى، تحقيرگر، منفىگرا و سلطهجويانه است.59 بر اساس اين ديدگاه، اينترنت در جهت سلطه فرهنگى و ترغيب ارزشها و هنجارهاى عمدتا غيرمذهبى عمل مىكند. مشكل ديگر فرهنگى اينترنت، غلبه زبان انگليسى و نبود منابع غنى به زبانهاى ديگر است.60 بنابراين، اينترنت در عمل، سلطه زبان انگليسى و الگوهاى رفتارى ناسازگار با فرهنگهاى بومى را تقويت مىكند.61
قدرتهاى مهم سياسى و اقتصادى بهويژه امريكا، برنامههاى حساب شدهاى را در بهرهگيرى از اينترنت براى نفوذ و سلطه سياسى ـ فرهنگى بر كشورهاى ديگر دارند. كاخ سفيد در پنجم ژانويه 2000م. بيانيهاى را با عنوان «استراتژى امنيت ملى در قرن جديد» منتشر كرد؛ در اين بيانيه، افزون بر يادآورى منافع حياتى امريكا، از اينترنت به مهمترين ابزار ديپلماسى مردمى62 نام برده و تصريح شده است كه «برنامهريزى ما بايد به گونهايباشد كه توانايى ما را براى اطلاعرسانى و تأثيرگذارى بر ملل كشورهاى ديگر در جهت منافع امريكا تقويت كند. توسعه اينترنت در داخل و استفاده از آن براى تأثيرگذارى بر ديگران، بخش مهمى از سياستهاى استراتژيك امريكاست».63
بىگمان اين سياست مىتواند آسيبهايى را براى ملتهاى جهان، بهويژه كشورهاى اسلامى در پى داشته باشد. نخستين و مهمترين آسيبى كه امروزه كشورهاى اسلامى را تهديد مىكند، فرهنگ حاكم بر امريكاست؛ زيرا بسيارى از مردم آنچه را در اينترنت مىبينند، به عنوان ملاك و معيار مىپذيرند. از اين رو، اينترنت سبب مىشود افراد زندگى در غرب را الگو قرار داده و بر اساس آن عمل كنند. شايد يكى ديگر از مهمترين مسائل مربوط به روانشناسى اينترنت، پىآمدهاى استفاده از آن است. در ادامه، به برخى از اين پىآمدهاى منفى اشاره مىكنيم.
بنابر پژوهشهاى روانشناسان در زمينه اينترنت، فرهنگ حاكم بر اينترنت، پىآمدهاى منفى بر سلامت و رفتار انسانها دارد.
امروزه روشهاى ارتباطى با ديگران از طريق اينترنت افزايش يافته است. پست الكترونيك، پيامهاى كوتاه، چت رومها، وب پايگاهها و بازىها، روشهايى براى گسترش و حفظ روابط اجتماعى شدهاند. روزانه نزديك به چهارصد ميليون نفر در سراسر دنيا از اينترنت استفاده مىكنند و يكى از كاربردهاى اصلى اينترنت، برقرارى ارتباط اجتماعى با ديگران است. اما بسيارى از گزارشها نشان مىدهند شيوههاى گوناگون ارتباط از طريق اينترنت، در پايينترين سطح قرار مىگيرند. شايد عيب اصلى ارتباطهاى اينترنتى آن است كه ارتباط در فضاى مجازى، اساسا بر متن استوار است و بنابراين، از نشانههاى بصرى و شنيدارى در تعاملهاى رو در رو بىبهره است.64 كيسلر و همكارانش (2001م.) معتقدند اين موضوع كه آيا اينترنت تأثير اجتماعى مثبت و يا منفى دارد، چه بسا به چگونگى بهرهگيرى از اينترنت و آنچه را كه افراد از دست مىدهند تا به اينترنت بپردازند، بستگى دارد. از اين رو، بسيارى از روانشناسان اين نگرانى را داشتهاند كه آسانى ارتباطهاى اينترنتى، چهبسا افراد را وا دارد تا زمان بيشترى را به تنهايى بگذرانند؛ به صورت آنلاين با غريبهها صحبت كنند و ارتباط سطحى برقرار سازند و اين كارها را به قيمت از دست دادن گفتوگوهاى رو در رو و ارتباطهاى فاميلى و دوستانه انجام دهند. بنابر برخى پژوهشهاى پيمايشى، ارتباطهاى اجتماعى از طريق اينترنت، ضعيفتر از ارتباطهاى واقعى است و در درازمدت، به انزواى اجتماعى فرد مىانجامد.65
كرات و همكارانش (1998م.) در يك پژوهش درازمدت دو ساله درباره كاربران اينترنت، به اين نتيجه دست يافتند كه استفاده فزاينده از اينترنت با كاهش ارتباط خانوادگى و شركت در محافل اجتماعى محلى همراه است. افزون بر اين، شركت كنندگان در اين پژوهش، به انزواى اجتماعى و افسردگى دچار شده بودند.66
كريستوفر67 و همكارانش (2000م.) در پژوهشى با عنوان «نقش استفاده از اينترنت درافسردگى و انزواى اجتماعى نوجوانان» بر روى 89 دانشآموز سال آخر دبيرستان، محورهاى زير را ارزيابى كردند:
الف) ميزان استفاده از اينترنت؛
ب) ارتباط با پدر، مادر و همسالان. در اين پژوهش، گروههايى از كاربران كه زياد و كم از اينترنت استفاده مىكردند، مقايسه شدند. نتايج نشان داد كاربران كممصرف اينترنت، در مقايسه با كاربران زياد آن به طور چشمگيرى از نظر روابط اجتماعى با يكديگر تفاوت داشتند.68
يكى از پىآمدهاى منفى اينترنت، اشاعه فحشا، بىبندوبارى اخلاقى و تحريك جنسى است. مارك لاسر معتقد است در حال حاضر، اينترنت به دليل داشتن سه ويژگى، به يكى از مهمترين منابع اشاعه هرزهنگارى69 تبديل شده است. اين سه ويژگى عبارتند از:
برخى از پايگاههاى اينترنت، صحنههاى جنسى را در عريانترين، صريحترين و غيراخلاقىترين وجه ممكن به نمايش مىگذارند. در گذشته، براى دستيابى به مجلههاى هرزهنگارى و يافتن مسائل سكسى، افراد مىبايست به مكانهاى ناسالم و نكبتبار مراجعه مىكردند، ولى امروزه با وجود اينترنت، دسترسى به اين موارد بسيار آسان شده است و هرساله بر حجم اين گونه هرزهنگارىها افزوده مىشود.
لاسر با اشاره به پىآمدهاى منفى هزرهنگارى اينترنتى بر بهداشت روانى مىگويد:
اين امكان وجود دارد كه كودكان به واسطه ديدن مطالب و تصويرهاى مستهجن، رفتارهاى سكسى از خود بروز دهند. در مورد بزرگسالان نيز، هرزهنگارى اينترنتى مىتواند به بروز رفتارهاى جنسى نامعقول و يا گاهى اعتياد جنسى بينجامد.
پژوهشها، از روزافزون شدن استفاده از پايگاههاى اينترنتى ويژه سكس حكايت مىكنند. در سال 1998م. دكتر كوپر با معالجه صدها كاربر متصل به طور همزمان، پى برد كه 15 درصد آنان، به يكى از پايگاههاى سكسى متصل بودند. همچنين پژوهشى در سال 1999م. نشان داد كه 31 درصد از كاربران متصل به اينترنت در يك زمان، به پايگاههايى اتصال داشتند كه به سكس اختصاص داشت. نيز پژوهشى كه زير نظر مؤسسه بازپرورى معتادان به سكس در لوسآنجلس انجام شده، نشان داد كه هر هفته 25 ميليون نفر امريكايى به پايگاههاى اينترنتى ويژه سكس متصل مىشوند. و اينكه اساسا 6 درصد از بازديدكنندگان هر گونه پايگاه اينترنتى، در پى موضوعهاى مربوط به سكس هستند.71
كوپر،72 شررز،73 بويز74 و گوردون75 در سال 1998م. امور جنسى در اينترنت را باارزيابى آنلاين 177/1 كاربر وب بررسى كردند و گدين فيلد76 در سال 1999م.، نزديكبه 18000 كاربر وب را به منظور بررسى سوء استفادههاى اينترنتى مطالعه كرد. پژوهشها نشان داد كه شبكه اينترنت، محيطى براى توسعه و اجراى گونههاى مختلف رفتار جنسى است.
يافتهها نشان مىدهد اتصال به پايگاههاى اينترنتى ويژه سكس، افزون بر كاربران خانگى، از معضلات جدّى در محيطهاى كارى نيز هست.
بر اساس پژوهشهايى در مورد 500 شركت تجارى روشن شد كه كارمندان مرد، 62 درصد از زمان كارى خود در پشت رايانه را، در ديدن پايگاههاى ويژه سكس سپرى مىكنند.77
پىآمدهاى هرزهنگارى اينترنتى مىتواند بسيار خطرناك باشد. بسيارى افراد به خاطر استفاده از پايگاههاى سكس اينترنتى، كار، فرصت شغلى و زندگى زناشويى خود را به مخاطره انداختهاند. اشنايدر در پژوهشى بر روى 91 زن كه شوهرانشان به اين عمل دچار شدهاند، پى برد همه آنها احساس مىكنند كه به آنان خيانت شده و ايشان آسيب ديدهاند. 68 درصد آنان اعلام كردند كه شوهرانشان به خاطر تماشاى سكس اينترنتى، به ايشان بىعلاقه شدهاند. 2/32 درصد از آنها نيز، علت جداشدن از همسرانشان را اينترنت مىدانستند.
به باور برخى، اينترنت اين توان را دارد تا به گونهاى بنيادين، اعمال، آداب و فرهنگ جنسى افراد را تغيير دهد و تعريف از رفتار جنسى را دگرگون سازد.78
برخى از مؤلفان بر آنند كه بسيارى افراد به دليل تماشاى سكسهاى اينترنتى، به مشكلات جنسى آلوده شدهاند كه در صورت نبود اينترنت اين اتفاق نمىافتاد.76 برخى پژوهشها، از استفاده روزافزون از پايگاههاى اينترنتى ويژه سكس و پىآمدهاى فردى و اجتماعى ناشى از آن خبر مىدهند. در حال حاضر، پايگاههاى اينترنتى ويژه سكس، صنعتى است كه به سرعت در سراسر جهان در حال گسترش است و عامل آن، تا حدودى شرايط آزاد و بىقيد و شرط در اينترنت است.
نظر به همين شرايط آزاد و بىقيد و شرط در اينترنت، به تازگى شاهد شكلگيرى نوعى رابطههاى عاشقانه و جنسى از طريق اينترنت هستيم كه در اصطلاح از آن به «سكس مجازي» ياد مىشود. سكس مجازى، موضوع جديدى است كه افراد مىتوانند همديگر را در فضاى اينترنت ببينند و بدون تماس جسمانى، رابطه عاشقانه و سكسى را تجربه كنند. بىشك شكلگيرى چنين شرايطى در فضاى مجازى اينترنت مىتواند نقطه آغازى براى انقلاب ديگرى در عرصه اخلاق جنسى باشد.80 بر اساس برخى پژوهشها،سكس مجازى مىتواند به كابوسى تبديل شود و افراد را وا دارد تا خانه و كاشانه خود را در جستوجوى فرد دلباختهاش رها كند.81 با وجود چنين شواهدى است كه مىتواناينترنت را عامل ترويج انحرافهاى اخلاقى در جامعه بهويژه براى نسل جوان دانست.
يكى از كاركردهاى اينترنت، بازدارىزدايى است. دو اصطلاح بازدارى و بازدارىزدايى، در نظريه روانتحليلگرى فرويد مطرح شده است. در اين ديدگاه، به مهار تكانههاى غريزى «بُن» توسط «فرامن» بازدارى گفته مىشود. بُن مركب از غريزهها، گرايشها و خواستههاى شخص است. اصرار بُن بر ارضاى بدون قيد و شرط اين غريزهها و گرايشها است. بُن افزون بر اينكه انسان را براى رفع نيازهاى اساسى برمىانگيزد، داراى جنبههاى منفى و خواستههاى نامقبول نيز هست. فرامن، نقطه مقابل بُن و تابع ارزشهاى اخلاقى است. فرامن مىكوشد ارضاى نيازها و گرايشهاى بُن را محدود ساخته و از خواستههاى غيراخلاقى بازدارى كند.
در حالت عادى و بهويژه در موقعيتهايى كه فرد در حضور ديگران است، بُن تحت مراقبت فرامن قرار مىگيرد؛ يعنى از بروز اين تكانههاى غريزى بازدارى مىشود، ولى در مواقع خاص اين مراقبت كمرنگتر شده و بازدارىزدايى صورت مىگيرد. يكى از موقعيتهايى كه زمينه بازدارىزدايى را فراهم مىكند، اينترنت است. در اينترنت، افراد اعمالى را انجام مىدهند و چيزهايى مىگويند كه به طور عادى و در ديدارهاى رو در رو آنها را انجام نمىدهند. پژوهشگران اين وضعيت را ناشى از اينترنت مىدانند.82
در اثر بازدارىزدايى، چهبسا افراد به جستوجوى مطالب و تصويرهاى هرزهنگارى بپردازند و به جاهايى كه احتمال اين گونه مطالب را مىدهند، سربزنند؛ جاهايى كه هرگز در جهان واقعى و حضور ديگران بازديد نخواهند كرد.
علل بازدارىزدايى در اينترنت چيست؟ در اينترنت چه چيزى هست كه فرد را از قيد و بندهاى روانى و اخلاقى آزاد مىكند و سبب مىشود قفل نيازها و احساسات درونى شكسته شود؟
يافتهها نشان مىدهد «گمنامي» و «نامرئى بودن»، دو عامل اصلى بازدارىزدايى در اينترنت است. در بسيارى از محيطهاى اينترنتى، افرادِ ديگر نمىتوانند شما را ببينند. نامرئى بودن اين جرئت را به افراد مىدهد كه به جاهايى بروند و كارهاى بكنند كه در خارج از اينترنت نمىكردند. نامرئى بودن با گمنامى همپوشى دارد. در ارتباطهاى متنى، ديگران نمىتوانند شما را ببينند، يا صداى شما را بشنوند و شما نيز نمىتوانيد صداى آنها را بشنويد و آنها را ببينيد. افراد در اين گونه ارتباطها، نگران اين نخواهند بود كه از سوى كسى تهديد شوند؛ زيرا هر كارى كه انجام دهند، گمنام خواهند ماند.83
يانگ84 در گزارش خود مىگويد زنانى كه نشانههايى از اختلال به اينترنت را بروزمىدهند، از دانستن اينكه كسى آنها را نخواهد شناخت، آرامش مىيافتند.85
جداى از آشفتگىهاى روانى، اينترنت از نظر اخلاقى نيز مشكلساز است. در پژوهشها به برخى ويژگىهاى اينترنت همچون دسترسى آسان، ناشناس ماندن مصرف كنندگان آن و... اشاره شد. بر اساس مفاهيم و آموزههاى دينى، مىتوانيم اصطلاح «خلوت اينترنت» را در اينجا به كار ببريم. وقتى در قلمروى كه فرد در آن قرار دارد، كس ديگرى حضور نداشته باشد و رفتار او از چشم ديگران مخفى بماند، آن قلمرو را مىتوان خلوت شخصى ناميد. انسان از برخى كارها در آشكار و حضور ديگران پرهيز مىكند، ولى چهبسا به محض دور شدن از چشم ديگران مرتكب آن شود؛ زيرا اساسا خلوت آسيبزا است. يكى از مصداقهاى بارز خلوت، «خلوت اينترنت» است. اينترنت با توجه به ماهيت، محتوا و شرايط و ويژگىهايى كه دارد، زمينه را براى انواع انحرافهاى اخلاقى آسان مىكند. شيطان در همه حال وسوسهانگيز است، ولى قدرت وسوسهانگيزى و تأثير وسوسههاى او در خلوت و در فضايى كه فرد بدون آگاهى ديگران، به راحتى امكان دسترسى به انواع تصويرها و محتواهاى جنسى مستهجن را دارد، بيشتر مىگردد.
بنابراين، ماهيت اينترنت، ماهيت شيطانى و وسوسهانگيز است و در بسيارى از روايتهاى اسلامى از خلوت كردن، بهويژه در موقعيتهايى كه زمينه گناه فراهم است ـ مانند خلوت كردن با نامحرم ـ نهى شده است.86
همانگونه كه روشن است، با توجه به محتواى اينترنت و گرايش بسيارى از كاربران آن، خطرى بالقوه به شمار مىآيد.
در پژوهشى كه برسون، فرون و آفتاب88 انجام دادند، يك دختر نوجوان اظهار داشت«ارتباط از طريق اينترنت، مانند نقابى در برابر دنيا است؛ مىتوانيد هرچيزى مىخواهيد بگوييد و هر كارى مىخواهيد انجام دهيد و هرگز هم كسى شما را نمىشناسد و از كار شما آگاهى نمىيابد».89 اين اظهار نظر، هرچند سخن يكى از پاسخ دهندگان به پژوهشيدرباره گمنامى اينترنتى است، يكى از مسائل مهم روانشناسى اينترنت، يعنى تأثيرهاى گمنامى را بر بروز اعمال غيراخلاقى از سوى كاربران اينترنت اثبات مىكند. ماهيت گمنام اينترنت مىتواند سبب شود افراد كارهايى بكنند و چيزهايى بگويند كه در خارج از آن نمىكنند. در پژوهش برسون، فرون و آفتاب، هنگامى كه از دختران نوجوان مورد پژوهش، پرسيده شد كه آيا هرگز در اينترنت كارى انجام دادهاند كه در زندگى واقعى از آنان سر نمىزند، 60% آنها گزارش دادند در برخى از انواع سكسهاى مجازى شركت داشتهاند.90
گرينفيلد91 (1999م.) در پژوهشى، رفتار اينترنتى خود گزارشى نزديك به 18 هزارنفر را كه به نظرسنجى شبكه خبرى ABC پاسخ داده بودند، بررسى كرد و به اين نتيجه رسيد كه اينترنت عاملى بالقوه خطرناك است و به دليل وجود حوزههاى محتوايى ويژه، مانند تصويرهاى جنسى، قمار، بازار بورس و سكس مجازى از آن سوء استفاده مىشود. در اين پژوهش، چندين عامل تحريك كننده ديگر نيز در اينترنت بازشناسى شده است كه زمينه سوء استفاده از اينترنت را فراهم مىآورد. اين ويژگىها عبارتند از:
1. نزديكى مضاعف؛ در ميان همه شركت كنندگان زن و مرد، هنگامى كه در داخل خط بودند، نزديكى مضاعفى (41درصد) گزارش شد و در ميان الزامهاى اينترنتى، اين شاخص به 75 درصد رسيد؛
2. بىقيد و بندي؛ 43 درصد از آزمودنىها، تجربهاى از بىقيد و بندى را گزارش كردند؛
3. نبود محدوديتها؛ 39 درصد از كاربران آنلاين، به نبود نظارت و محدوديت در استفاده از اينترنت اذعان كردند؛
4. ويژگى فرازماني؛ بيشتر آزمودنىها در اين پژوهش، فرازمانى بودن اينترنت را يكى از عوامل خطرساز دانستهاند؛
5. خارج از كنترل بودن؛ بسيارى از آزمودنىها، احساس خارج از كنترل بودن خود را به هنگام استفاده از اينترنت تأييد كردند.92
بر اساس اين پژوهشها، چهبسا افراد بهويژه جوانان و نوجوانان در نتيجه اتصال به اينترنت و نبود مراقبت از سوى خانواده و ديگر نهادهاى مسئول، در موقعيتهاى خطرناك قرار بگيرند.
بولن و هاره (2000م.) در پژوهشى با عنوان «اينترنت؛ پىآمدهاى آن بر سلامت و رفتار»، از پنج عامل به عنوان آسيبهايى كه كاربران اينترنت را تهديد مىكند، نام بردهاند. اين عوامل عبارتند از:
1. ماهيت سانسور نشده اينترنت و ناتوانى افراد در ارزيابى دقيق اطلاعاتى كه با آن مواجه مىشوند؛
2. پىآمدهاى منفى ديدن هرزهنگارىها و محتواهاى جنسى و غيراخلاقي؛
3. پىآمدهاى تحريك جنسي؛ در اين فضاى مجازى، اين احتمال هست كه افراد به طور ناخودآگاه از دادهها و تصويرها تأثير پذيرند. از نظر روانشناسى، ما مىتوانيم محركهايى را ثبت كنيم كه از ادراك آنها ناآگاهيم. در واقع، مىتوانيم به نوعى يادگيرى و تأثيرپذيرى از محركهاى جنسى در اينترنت معتقد باشيم كه آگاهانه نيست و افراد بدون قصد و آگاهى به ثبت آن اقدام مىكنند. اين گونه يادگيرى، در اصطلاح «يادگيرى پنهان»93 ناميده مىشود.94
4. خطرهاى بالقوه ناشى از فراهم شدن ديدارهاى شخصى آنلاين با افراد گوناگون؛
5. پىآمدهاى مواجهه با پايگاهها يا منابع آزار دهنده و تهديد كننده.95
امروزه درباره اينكه چه فرد يا افرادى مسئول نهايى ايمنى و سلامت روانى جوانان و نوجوانان به هنگام اتصال به اينترنت هستند، اختلاف نظر وجود دارد. آيا اين مسئوليت بر عهده قانونگذاران، مربيان و نهادهاى اجتماعى و خانواده است يا شركتها و افرادى كه دادههايشان را روى اينترنت مىفرستند؟
در زمينه مديريت اينترنت، به منظور پيشگيرى از آسيبهاى فرهنگى و روانشناختى و روشى كه بايد به كار برده شود، ديدگاهها و راهكارهاى مختلفى (آموزشى، مداخله دولت، نرمافزارهاى فيلتر كردن، برنامههاى جاىگزين و...) ارائه شده كه از گستره بحث ما در اين مقاله خارج است.
اگر بپذيريم كه هر چيزى مىتواند جنبه اعتيادآور و بيمارگونه به خود بگيرد، در اين صورت كاملاً منطقى خواهد بود كه از اعتياد به اينترنت سخن بگوييم.
توجه زيادى كه امروزه روانشناسان و روانپزشكان درباره اعتياد به اينترنت دارند، نشان مىدهد اين موضوع همچنان مهم و بحثبرانگيز است.
اگرچه مفاهيمى مانند اعتياد به تكنولوژى يا رايانه را شاتون96 در سال 1991م. بررسيكرده بود، ولى اعتياد به اينترنت (IAD) اصطلاحى بود كه چند سال بعد، اورلى97(1996م.) گريفيث98 (1997م.) و يانگ99 (1996، 1998م.) رواج دادند.100
تشخيص صحيح اين نوع اعتياد، بسيار دشوار است؛ به گونهاى كه در ويرايش چهارم «راهنماى تشخيصى و آمارى اختلالهاى رواني»، هنوز اختلالى با اين عنوان گنجانده نشده است. اورزاك (1999م.) اعتياد به اينترنت را نوعى اختلال مىداند كه فرد صفحه رايانه را جذابتر از واقعيت زندگى روزمرّه مىبيند. به نظر او، هر كس رايانه دارد، در معرض اعتياد است، ولى افراد خجالتى، تنها و بىحوصله آسيبپذيرى بيشترى دارند.101
نبود روابط پايدار و صميمى با ديگران، نداشتن اعتماد به نفس و به طور كلى، شكست در عرصههاى گوناگون زندگى، زمينه را براى اعتياد افراد به اينترنت فراهم مىكند. نتايج پژوهش يانگ (1997م.) در اين زمينه نشان داد يكى از دلايل مهم اعتياد به اينترنت در افرادى كه روابط عمومى كمترى دارند، بهدست آوردن حمايتهاى اجتماعى است.102 پژوهش يانگ، يكى از معدود پژوهشهاى تجربى است كه انگيزهافراد را از اعتياد به اينترنت به طور همهجانبه ارزيابى كرده است. اين پژوهش نشان داد يكى از انگيزههاى اصلى اين نوع ارتباطها، بهدست آوردن حمايتهاى اجتماعى است.103 حمايت اجتماعى با ارتباطهاى اينترنتى زودتر و آسانتر بهدست مىآيد. با ورود به اتاق «گپ زدن» ميان اعضا در فضاى اينترنت، نوعى همسانى و آشنايى پديد مىآيد كه داراى ارزشها، معيارها، زبان، نشانهها و نوآورىهاى ويژه است و همگان با اين هنجارها همنوايى مىكنند. در اين فضا، بسيارى از اطلاعات شخصى، ميان افراد رد و بدل مىشود، بدون اينكه احساس ترس، طرد شدن و در معرض داورى بودن وجود داشته باشد. ايجاد اين نوع ارتباط، پويايى گروهى و حمايت اجتماعى پديد مىآورد. بهويژه نيازهاى اساسى كسانى را كه در اين زمينه مشكل دارند، برآورده مىكند. بهويژه كسانى كه شرايط محيطى و موقعيتى آنها ايجاب مىكند كه در منزل بيشتر بمانند (ناتوانان جسمى، بازنشستهها، خانهدارها و...). اين گونه حمايتهاى اجتماعى در گذشته با شبكه همسايگى و پيوندهاى دوستانه بهدست مىآمد، ولى امروزه به دليل شرايط جديد زندگى بهويژه در شهرها و موقعيتهاى آپارتماننشينى تا حد زيادى از دست رفته است. از اين رو، افراد مىكوشند آن پيوندها را از طريق سرگرم شدن به اينترنت و روابط اينترنتى جبران كنند. البته آسيبپذيرى در اين گونه شرايط بيشتر است و با گذشت زمان، چهبسا اعتياد به اينترنت را در پى داشته باشد.
برخى پژوهشها، پىآمدهاى اعتياد به اينترنت را بررسى كردهاند. ايوان گلدبرگ104(1995م.) اعتياد به اينترنت را يكى از آسيبهاى روانشناختى بسيار زيانبخش مىداند كه كنشورى بهنجار و سلامت روانى فرد را در جنبههاى مختلف مختل مىكند. برخى پىآمدهاى منفى اعتياد به اينترنت بر اساس يافتههاى گلدبرگ عبارتند از:
پژوهشهاى جديدتر نشان مىدهد افزون بر اينكه وابستگى رفتارى يا اعتياد به اينترنت،106 نوعى بيمارى يا آسيب روانى است، همچنين پديدهاى مزمن و فراگيرشمرده مىشود كه با خسارتهاى جدّى جسمانى، خانوادگى، شغلى، اجتماعى و روانى همراه است. مهمترين پىآمدهاى اعتياد به اينترنت باتوجه به شدت آن، عبارتند از: اختلال افسردگي؛ گوشهگيرى و انزوا؛ اختلال در ميزان خواب و زمان آن؛ خستگى بيش از حد؛ فشارهاى رواني؛ از دست دادن فرصتهاى شغلي؛ اختلال در روابط ميانفردي؛ اختلافهاى خانوادگى، مشكلات درسى، افكار پرخاشگرانه و ميل جنسى زود رس.107
با توجه به آنچه گذشت، اينترنت در كنار دستآوردها و كاربردهاى انكارناپذير و مثبتى كه در زمينههاى گوناگون دارد، پىآمدهاى نامطلوبى نيز به همراه دارد كه مىبايست مورد توجه والدين، مربيان و همه مسئولان امر تعليم و تربيت و برنامهريزان فرهنگى جامعه قرار بگيرد. در اينجا، تنها به چند توصيه كلى بسنده مىكنيم.
مسئولان و نهادهاى فرهنگى ـ اجتماعى نيز وظيفه دارند فرهنگ استفاده درست و سالم از اينترنت را به افراد جامعه به ويژه جوانان و نوجوانان كه بيشتر در معرض آسيب هستند، آموزش دهند.
بايد دانست فيلتر كردن هرچند لازم است و به طور موقت مىتواند جلوى سوء استفاده از اينترنت را بگيرد، ولى آنچه در شرايط كنونى لازم است و بايد دولت روى آن سرمايهگذارى كند، ايمنسازى، تقويت باورهاى دينى و بارور كردن روحيه تقوا و خوددارى است.
تنها در اين صورت است كه فرهنگ استفاده درست از اينترنت در جامعه نهادينه مىشود و از آسيبها و خطرهاى منفى آن جلوگيرى مىشود.
1 كارشناس ارشد روانشناسى باليني.
2. sandra.B.
3. Internet: http://www.dgz.org.br/dez99/Art06.htm.
4. Packet Switching.
5. Advanced Research Project Agency Network (ARPANET).
6. Bulleu,P and Harre.N. the internet: Its Effects on sofety and behavior, 2000. http:// net safe. orgnz/DOC Library, Patbullen.
7. The Psychology of the internet.
8. Riva,G and Galimberty,C (2001). Towards cyberpsychology: Mind, cognition. and society in the Internet age. Amsterdam: IOS Press .
9. Psychology of Mass Communication.
10. Hayles, K.
11. Hilmes, M.
12. Kittler, F.
13. Kollock, P.
14. Reeves, B and Clifford, N.
15. Silver, D.
16. Smith, M and Kollock, P.
17. Communities in cyberspace.
18. Smith, M and Kollock, P(1999) Communities in cyberspace: London, Routledge.
19. Riva, G and Galimberti, C (2001) Towards cyberpsychology: Mind, cognition, and Society in the internet age. Amsterdam: IOS Press.
20. Strate, L. Jacobson, R and Gibson, s. B.
21. Strate, L (2003) Communication and Cyberspace: social interaction in an electronic environment. cresskill, NJ: Hampton Press.
22. Riva, G (2001) cyber hpsycology and behavior the Mind over the web: the guest for the definition of a metnod for internet reserch. P:1.
23. Graham, G.
24. Stangroom, Jeremy, Human Relationship By Internet. http://www.philosophers.co.uk/Jermy.
25. Creative cyborgs: How consumers use the internet for self_ realization: http://www.bilfin.at/marketing/content.
26. Sherman, R (2003) The minds eye in cyberspace: on line perceptions of self and others. www.vepsy.com/ communication/ book 2/2 sectio 04.pdf.
27. Joinson, A.
28. Joinson. Adam.N (2003) Understanding the psychology of internet behavior, palgrave Maccmillan Published.
29. Patricia wallace.
30. Patricia wallace (2007) the psychology of the internet, cambridge university press.
31. The internet in a Psychological context.
32. online masks.
33, masquerade.
34. Group dynamics in cyberspace.
35. Group conflict and cooperation.
36. flaming and fighting.
37. aggression on the net.
38. Liking and loving on the net.
39. psychological aspects of internet pornography.
40. nurturing life on the internet.
41. Hamburger, A.y.
4266. Barnes, S.B.
43. Zeev, A.
44. Cooper, A.
45. Delmonico, D.L.
46. Whitty, M.T.
47. Young, K.S.
48. Internet: http://construct.haifa.ac.il/~azy/refbooks.htm1.
49. خانيكى، مثلث رشد اقتصادى، اعتلاى فرهنگى و عدالت اجتماعى، مجموع گزارش مقالات و سخنرانىهاى فرهنگى، ج 1، معاونت پژوهشى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1372، ص 98.
50. على سعيدى و ابوالقاسم شكيبا، روانشناسى و آسيبشناسى ارتباطات اينترنتى، انتشارات سنبله، 1384، ص 43ـ46.
51. http://www.ontario.cmha.ca/content/about_illness/mass_Media_appendix_b.asp.
52. Griffiths. M.D.Internet Addiction: do it reality exist?
53. Menow. J.M. Impact of the Internet: Some Conseptual and Methodologecal issues, 1999. http://www.dgz.org.br/dez 99/art.6htm.
54. مهدى نويد، فرهنگ و مقاومت فرهنگى، انتشارات فلق، 1374، ص 18.
55. Herbert Schiller.
56. ر.ك: تامپسون، جان ب، رسانهها و مدرنيته، ترجمه: مسعود اوحدى، تهران، انتشارات سروش، 1380، ص 203 ـ 206.
57. بگديكيان، بن اچ، انحصار رسانهها، ترجمه: داوود حيدرى، مركز مطالعات و تحقيقات رسانهها، 1374، ص 104.
58. ر.ك: تامپسون، جان ب، رسانهها مدرنيته؛ حميد مولانا، جريان بينالمللى اطلاعات؛ استوارت ام هوور، بازانديشى درباره رسانه، دين و فرهنگ.
59. حميد مولانا، جريان بينالمللى اطلاعات، ص 60ـ66.
60. گروهى از نويسندگان، رسانهها و ثبات سياسى، انتشارات پژوهشكده مطالعات راهبردى، 1381، ص 218.
61. ر.ك: احمد محمد صالح، ثقافة مجتمع الشبكه، دمشق، دارالفكر، 2004م.، ص 229ـ236.
62. Public diplomacy.
63. رسانهها و ثبات سياسى، ص 219.
64. على سعيدى و ابوالقاسم شكيبا، روانشناسى و آسيبشناسى ارتباطات اينترنتى، ص 38.
65. Internet Evolution and Socil impacts.
66. http://www.find articles.com/p/articles/mim.2248.
67. christophere,s.
68. Sanders,c and field. T.m. and Diego.M and Kaplan, M. The Relation ship of internet use to Depression and Socil Isolation Among Adolescents. Internet: http://www.findarticlis.com/p/Articles/mim2248/is 13835/ai.
69. Pornography؛ هرچيزى كه محتواى جنسى داشته باشد، صرف نظر از ابزار مورد استفاده آن عكس، فيلم، گزارش و...، هرزهنگارى ناميده مىشود.
70. Lasser.M.R. Pornography in Internet. http://galenet.Grale group.com.
71. Lasser. M.R. Pronography in Internet. http://galenet.gale group.com.
72. cooper.
73. scherer.
74. Boies.
75. Gordon.
76. Greenfield.
77. Pornography in internet. http://galenet Galegroup.com.
78. Pornography in internet, http://galenet.galegroup.
79. همان.
80. http://www.dostan.net/viw.asp?id.
81. Suler,J. psychology of cyberspace_addiction to cyberspace why is this thing eating my life? www.selfhelp magazine.com.
82. روانشناسى و آسيبشناسى ارتباطات اينترنتى، ص 57.
83. روانشناسى و آسيبشناسى ارتباطات اينترنتى، ص 58ـ59.
84. Young, K.
85. Liebert, M.A.Cyber Psychology and behavior: v:5. N2005.
86. قال رسول اللّه صلىاللهعليهوآله: «لا يخلونَّ رجلٌ بأمرأةٍ فان ثالثهما الشيطان». مستدرك الوسائل، ج 14، ص 266؛ «اياكم و محادثة النساء فانه لا يخلو رجلٌ بأمرأةٍ ليس لها محرمٌ الاّ همَّ بها». (كنزالعمال، ج 5، ص 327)
88. Berson, Ferron and Aftab.
89. The Internet: Its Efects on Safety and Behavior.
90. همان.
91. Greenfeild.
92. Greenfield, D. Virtual Addiction: Some tims New Technology can Create New Problems. http://www.psychheaitnet.com / Greenfield vesume.
93. Latent Learning.
94. آتكينسون، ريتا. ل و همكاران، زمينه روانشناسى، ج 1، ص 302.
95. The Internet: Its Effects on Safety and behavior.
96. Shotton. M.A.
97. O`Rleilly.M.
98.Griffiths,M.D.
99. Young.K.
100. Liebert.M.A. cyber psychology and beheavior: V:8 Namber 2005.
101. Orzack, M.H. Computer addiction: Is it real on virtual? New york, John wiley and sons, 1999.
102. Suler, J. Computer and Cyberspace Addiction. http://www.planet psych.com/z psychology 101/cyber addiction.htm.
103. احمد اميدوار، علىاكبر صارمى، اعتياد به اينترنت، تهران، انتشارات تمرين، 1381، ص 73.
104. Goldberg. Ivan.
105. Suler,J. Computer and Cyberspace Addiction 2004. http://www.planet psych.com/z psychology 101/cyber addiction.htm.
106. Internet Behavior Dependence.
107. Briggs. R.G. Psychological Parameters of Internet Addiction. http://library.albany.edu/briggs/addiction.html.