سال پنجم، شماره دوم، تابستان 1391، ص 99 ـ 112
Ravanshenasi-va ـ Din, Vol.5. No.2, Summer 2012
شايسته شكوفهفرد* / فرهاد خرمايي**
چكيده
پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش پيشبين مؤلّفههاي صبر در پرخاشگري دانشجويان انجام شد. بدين منظور، 300 نفر از دانشجويان دانشگاه شيراز به شيوة «تصادفي خوشهاي» به عنوان نمونه انتخاب شدند. براي جمعآوري دادههاي پژوهش، از مقياس پرخاشگري AQ و پرسشنامه مؤلفههاي صبر استفاده شد. دادههاي پژوهش با استفاده از ضرايب همبستگي و تحليل «رگرسيون چندگانه» مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج نشان داد كه بين مؤلّفههاي صبر و پرخاشگري در سطح (01/0=P) رابطهاي منفي و معنادار وجود دارد و افزايش صبر با كاهش سطوح پرخاشگري همراه است. بين هر يك از مؤلّفههاي صبر نيز رابطة معناداري با پرخاشگري مشاهده شد.
كليدواژهها: صبر، پرخاشگري، دانشجويان.
* دانشجوي کارشناسي ارشد روانشناسي باليني کودک و نوجوان دانشگاه شهيد بهشتي
** استاديار روانشناسي باليني دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه شيراز khormaee_78@yahoo.com
دريافت: 26/1/1391ـ پذيرش: 20/6/1391
صاحبنظران حوزة روانشناسي «پرخاشگري» را رفتاري تعريف ميكنند كه به واسطة آن، شخص عملي را به قصد آسيب رساندن انجام دهد.1 در واقع، هدف از رفتار پرخاشگرانه صدمه رساندن جسماني يا زباني به ديگري يا نابود كردن دارايي افراد است. آرچر2 «پرخاشگري» را روشي راهبردي ميداند كه پرخاشگر در مواقعي كه دچار مشكلات اجتماعي ميشود آن را به كار ميگيرد و تداوم اين رفتار رابطة مستقيمي با نتيجة استفاده از آن دارد. در حقيقت، اين محيط است كه مشخص ميكند فرد در ادامه، براي حلّ معضل اجتماعي از پرخاشگري استفاده كند يا خير.3 اين تبيين دربارة پرخاشگري، همسو با نظرية «يادگيري اجتماعي» بندورا4 است. برخلاف روان ـ تحليلگري كه «ناكامي» را علت پرخاشگري ميداند و معتقد به مفهوم «پالايش» است ـ به اين معنا كه پرخاشگري به عنوان يك سايق بايد با اِعمال خشونت فرد عصباني كاهش يابد ـ نظريهپردازان يادگيري اجتماعي بر نقش سرمشقها در انتقال رفتار تأكيد ميورزند و به تأثير تقويت مثبت توجه دارند. بسته به اينكه شخص چه پاسخهايي را ياد گرفته باشد، به دنبال يك ناكامي، ممكن است از ديگران ياري بطلبد، پرخاش كند، گوشهگيري اختيار كند، يا بر تلاش خود بيفزايد. در حقيقت، اين ديدگاه معتقد است: دست زدن به پرخاشگري نه تنها ميل به انجام آن را كاهش نميدهد، بلكه موجب افزايش رفتار پرخاشگرانه ميشود.5
قوّة غضبيه ـ آنچنانكه دانشمندان علم اخلاق معتقدند ـ از هيجانهاي اصلي بشر به شمار ميرود كه طبيعت آدمي بر آن سرشته شده است و از نعمتهاي بزرگ خداوندي محسوب ميگردد؛ زيرا با آن بقاي شخص، نوع و نظام خانواده حفظ ميشود.6 در فرهنگ اسلامي، همواره بر اين نكته تأكيد شده است كه خشم به صورت غريزي در همة افراد بشر وجود دارد تا موانع حيات و كمال خويش را به وسيلة آن دفع نمايند، اما به اين نكته نيز تصريح شده است كه اگر خشم و بروز آن از حدّ اعتدال خارج شود از دامهاي شيطان خواهد بود.7
قرآن در آية 134سورة آلعمران كساني را كه بر غضب خود تسلط دارند اينگونه معرفي ميكند: «الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَ الْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»؛ كساني كه در فراخي و تنگي انفاق ميكنند و خشم خود را فرو ميبرند و از مردم درميگذرند و خداوند نيكوكاران را دوست دارد.
تفسير نمونه، دربارة اين آيه چنين آورده است:
كظم غيظ به طور كنايه، در مورد كساني است كه از خشم و غضب سرشار ميشوند، اما از اِعمال آن خودداري ميكنند. فروبردن خشم به تنهايي كافي نيست؛ زيرا ممكن است كينه و عداوت را از قلب انسان ريشهكن نكند. در اين حال، بايد كظم غيظ همراه با عفو و بخشش گردد.8
رواياتي كه از بزرگان دين دربارة راههاي فائق آمدن بر خشم مطرح شده، همسو با نظرية «يادگيري اجتماعي» است و با تأكيد بر صبر و بردباري و تدبّر دربارة نتيجة عمل، امكان ايجاد تغييرات شناختي و رفتاري به منظور تسلط بر خويشتن را مطرح ميكند. پيامبر گراميˆ بردباري را از مهمترين راههاي مهار نمودن خشم ميدانند و ميفرمايند: «نيرومندترين شما ما كسي است كه در هنگام خشم بر نفس خود مسلّط باشد، و بردبارترين شما كسي است كه در وقت قدرت، ببخشد.»9
دربارة اكتساب صفت حلم از طريق فروبردن خشم، در معراج السعادة آمده است:
و اما كظم غيظ، اگرچه فضيلت و شرافت آن بهقدر حلم نباشد، ليكن هرگاه كسى برآن مداومت نمايد معتاد مىشود و صفت حلم از براى او هم مىرسد و هم از اين جهت، حضرت پيغمبرˆ فرمودند كه علم به تعلّم هم مىرسد و حلم به تحلّم، كه كظم غيظ باشد.10
«صبر» (بردباري) مفهومي است كه متخصصان تعليم و تربيت اسلامي با آن بيگانه نيستند و آن را ابزاري براي مهار خشم و به دنبال آن، كاهش ميزان آسيبپذيري افراد و حفظ آرامش رواني ميدانند. «صبر» استقامت و پايداري در برابر تمامي عواملي معرفي ميشود كه انسان را از رسيدن به كمال فطري بشر بازميدارد.11 در حقيقت، آدميان براي رسيدن به مراتب كمال، نيازمند صبوري هستند؛ چنانكه امام علي† ميفرمايد: «صبر كليد دريافتن است و كاميابي به دنبال صبر است.»12
با وجود اهميت غيرقابل انكار «صبر» در رضايت رواني افراد، در ارتباط با اثربخشي اين متغير بر سلامت روان، ادبيات قابل ملاحظهاي به چشم نميخورد. اندك پژوهشهاي انجام گرفته در اين زمينه، بر نقش رضايتبخش صبر در كاهش و مهار آسيبهاي رواني تأكيد كردهاند. خداياريفرد و غباري بناب در خصوص رابطة بين ميزان توكّل به خدا و صبر با اضطراب، رابطة معنادار بين صبر و اميدواري در شرايط ناگوار را گزارش نمودهاند.13 بر اين مبنا، صبر و توكّل بر كاهش اضطراب در موقعيتهاي ناگوار تأثير قابل ملاحظهاي دارد.
يكي از حيطههاي پژوهشي كاربردي در اين خصوص، بررسي اثربخشي آموزش صبر است؛ چنانكه حسين ثابت طي پژوهشي به اين نتيجه دست يافت كه آموزش صبر بر افزايش شادكامي و كاهش افسردگي و اضطراب مؤثر است.14 همچنين ايزدي طامه و همكاران او با بررسي و مقايسة تأثير آموزش صبر و آموزش حل مسئله در پرخاشگري و انتخاب راهبردهاي مقابلهاي در دانشجويان دانشگاه علوم انتظامي، نشان دادند كه روش آموزش صبر در كاهش پرخاشگري و آموزش روش مداخلهاي حل مسئله در انتخاب راهبرد مسئلهمدارانه مؤثرتر است15.
توجه به نتايج مطالعات موجود، كه حمايتكنندة ارتباط ميان صبر و كاهش ناسازگاريهاي رواني و رفتاري است، از يكسو و وجود اضطراب و فشار ناشي از ناكاميها و اختلاف عقايد، كه غالباً به شكل پرخاشگري و در زمينة روابط بين فردي بروز مييابد از سوي ديگر، لزوم بهرهگيري از مولّفههاي مذهبي همچون صبر را در پاك نمودن جامعه از رفتارهاي آسيبزا و پررنگتر نمودن نقش منطق و آرامش در مواجهه با مشكلات و ايجاد رضايت رواني مطرح مينمايد. علاوه بر اين، حقيقت زندگي در جامعة اسلامي و تأكيد منابع گوناگون بر توانمندسازي انسانها براي ايجاد زندگي سازمانيافتهاي كه هر روزش بهتر از ديروز باشد، توجه به صبر به عنوان يكي از مهارتهاي اساسي زندگي و بهويژه بررسي ميزان مؤثر بودن آن در مهار رفتارهاي مخرّب (همچون پرخاشگري) را ضروري ميسازد. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن مفهوم جامعي از «صبر» و پنج مؤلّفة اصلي آن يعني «متعالي شدن» (تحمّل سختيها بهمنظور دستيابي به هدف والاتر)، «شكيبايي» (بردباري و تابآوري در سختيها)، «رضايت» (پذيرش وضعيت موجود)، «استقامت» (پايداري در انجام امور) و «درنگ» (ايجاد وقفه در مقابل خواستههاي دروني)، به عنوان يكي از متغيّرهاي بنيادي در ارتقاي زندگي رواني انسان، تلاش ميكند رابطة ميان مؤلّفههاي صبر و پرخاشگري و همچنين نقش پيشبينيكنندگي اين مؤلّفهها را بر شكلگيري و بروز پرخاشگري در ميان دانشجويان بررسي نمايد.
نتايج اين پژوهش و پژوهشهاي مشابه نه تنها براي مربّيان، مديران، رواندرمانگران و ساير دستاندركاران ادارة جامعه مفيد است، بلكه به كارگيري آن در آموزش، هدايت، اصلاح، درمان و برنامهريزي گسترده در سطح جامعه ضروري است و زمينهساز افزايش رضايت و سازگاري رواني ـ اجتماعي افراد خواهد گشت.
اين پژوهش درصدد پاسخگويي به اين دو سؤال است:
1. آيا بين مؤلّفههاي صبر و پرخاشگري رابطة معناداري هست؟
2. كداميك از مؤلّفههاي صبرِ پيشبينيكننده در مؤلّفههاي پرخاشگري معنادار است؟
پژوهش حاضر توصيفي و از نوع مطالعات همبستگي است كه در آن، مؤلّفههاي صبر به عنوان متغيرهاي پيشبين و متغير پرخاشگري به عنوان ملاك مورد مطالعه قرار گرفته است.
جامعة پژوهش حاضر را تمام دانشجويان دانشگاه شيراز است. نمونة پژوهش 300 نفر از دانشجويان دانشگاه شيراز است كه به صورت «تصادفي خوشهاي» انتخاب شدند. پس از جلب رضايت شركتكنندگان و اطمينانبخشي دربارة محرمانه بودن اطلاعات، دو پرسشنامة «صبر» خرمايي16 و «پرخاشگري» باس و پري17 با اعمال تغيير در ترتيب قرار گرفتن (روش چرخة متناوب) بر روي آزمودنيها اجرا شد. براي تعيين رابطة ميان مولّفههاي «صبر» و «پرخاشگري» از شاخص ضريب همبستگي پيرسون و «رگرسيون چندگانه» استفاده شد.
1. پرسشنامه پرخاشگري باس و پري:18 اين پرسشنامه شامل 29 پرسش 5 گزينهاي (كاملاً درست=5 تا كاملاً نادرست=1) است كه 4 عامل «پرخاشگري كلامي»19، «پرخاشگري بدني»،20 «خشم»21 و «خصومت»22 را ارزيابي ميكند. پايايي نمونة اصلي اين پرسشنامه توسط سازندگان آن محاسبه شده و براي عوامل پرخاشگري بدني و كلامي، خشم و خصومت ـ به ترتيب ـ 80/0، 76/0، 72/0و 72/0 گزارش شده است.23 محمدي نيز نشان داد كه پايايي مقياس به روش «بازآزمايي» با فاصلة زماني 5 هفته براي زيرمقياسها، بين61/0 تا 74/0، و ضريب بازآزمايي كل براي گروة نمونه 60 نفري 78/0 بوده است.24
2. پرسشنامة صبر: با استناد به مؤلّفههاي قرآني صبر، عبارتهايي طرّاحي گرديده و اين عبارتها در قالب 25 گويه در مقياس صبر آورده شده است. براي تعيين روايي و پايايي، اين مقياس بر روي 350 دانشجوي دانشگاه شيراز اجرا شد. نتايج تحليل عامل، 5 عامل «متعالي شدن»، «شكيبايي»، «رضايت»، «استقامت» و «درنگ كردن» را به عنوان مؤلّفههاي مقياس صبر آشكار ميسازد. 5 مؤلّفه صبر در كل، توضيحدهندة 52 درصد واريانس كل بوده است. پايايي مؤلّفههاي پرسشنامه از طريق محاسبة ضريب آلفاي كرونباخ به ترتيب، براي مؤلّفة «متعالي شدن» 84/0، مؤلّفة «شكيبايي»67/0، مؤلّفة «رضايت»60/0، مؤلّفة «استقامت»61/0 و مؤلّفة «درنگ كردن» 68/0 محاسبه شده است.25
رابطة بين مؤلّفههاي «صبر» و «پرخاشگري» در جداول (1) تا (6) آورده شده است. براي بررسي رابطة بين اين متغيّرها، از ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه استفاده شد:
جدول (1) ماتريس همبستگي ميان مؤلّفههاي صبر و مؤلّفههاي پرخاشگري
متغيّرها | صبر | پرخاشگري | خصومت | پرخاشگري بدني | پرخاشگري كلامي | خشم |
صبر | 1 | **0.42- | **0.34- | **0.28- | *0.12- | **0.39- |
متعاليشدن | **0.79 | **0.16- | 0.15 | 0.12 | **0.023 | 0.20 |
شكيبايي | **0.76 | **0.40- | **0.35- | **0.20- | **0.17- | **0.42- |
رضايت | **0.71 | **0.47- | **0.41- | **0.28- | **0.19- | **0.35- |
استقامت | **0.66 | **0.33- | **0.28- | **0.28- | 0.10- | **0.24- |
درنگ | **0.64 | **0.28- | **0.24- | **0.23- | 0.08- | **0.21- |
**p<0/01 * p<0/05
ضرايب همبستگي به طور كلي، نشاندهندة رابطهاي معنادار بين مؤلّفههاي «صبر» و مؤلّفههاي «پرخاشگري» است. بين ابعاد «متعالي شدن» (r=-0/16,p<0/01)، «شكيبايي» 0/40,p<0/01) - (r=، «رضايت» (r=-0/47,p<0/01)، «استقامت» (r=-0/33,p<0/01) و «درنگ» (r=-0/28,p<0/01) با نمرة كل افراد در پرخاشگري، همبستگي منفي و معناداري هست. همچنين همة ابعاد صبر بجز «متعالي شدن» با چهار سطح پرخاشگري رابطة منفي و معنيدار دارد. به عبارت ديگر، هر قدر نمرات افراد در متغير صبر بالاتر باشد افراد پرخاشگري كمتري نشان ميدهند.
جدول (2): نتايج رگرسيون مؤلّفههاي صبر به عنوان متغيّر پيشبين بر نمرة كل پرخاشگري
متغيّرها | β | t | sig | R | R2 |
متعالي شدن | 12/0 | 02/2 | 043/0 | 51/0 | 26/0 |
شكيبايي | 23/0- | 62/3- | 0001/0 | ||
رضايت | 25/0- | 39/0- | 0001/0 | ||
استقامت | 14/0- | 32/2- | 019/0 | ||
درنگ | 11/0- | 87/1- | 062/0 |
يافتهها نشان داد: از ميان مؤلّفههاي صبر، «متعالي شدن» (05,p<0/12/0 =β) پيشبينيكنندة مثبت، و «شكيبايي» (01/0,p<23/0- =β)، «رضايت» (01,p<0/25/0- =β) و «استقامت» (,p<0/0514/0- =β) پيشبينيكنندة منفي و معنادار پرخاشگري هستند. نتايج نشان داد: افرادي كه نمرة بالاتري در مؤلّفههاي صبر، (شكيبايي، رضايت و استقامت) كسب كردند به ميزان كمتري رفتارهاي پرخاشگرانه نشان ميدهند. اين مؤلّفهها در مجموع، 26 درصد واريانس كل پرخاشگري را توضيح ميدهد.
جداول ذيل نقش پيشبين مؤلّفههاي صبر بر هريك از مؤلّفههاي پرخاشگري را نشان ميدهد:
جدول (3): ضرايب β مؤلّفههاي صبر به عنوان متغيّر پيشبين بر مؤلّفة خصومت
متغيرها | β | t | sig | R | R2 |
متعالي شدن | 08/0 | 1/37 | 17/0 | 46/0 | 21/0 |
شكيبايي | 18/0- | 69/2- | 008/0 | ||
رضايت | 26/0- | 99/3- | 0001/0 | ||
استقامت | 11/0- | 71/1- | 08/0 | ||
درنگ | 08/0- | 36/1- | 17/0 |
يافتهها نشان داد: از ميان مؤلّفههاي صبر، تنها «شكيبايي» (,p<0/0118/0- =β) و «رضايت» (01, p<0/26/0- =β) به شكل معناداري پيشبينيكنندة «خصومت» است. اين دو مؤلّفه در مجموع، 21 درصد واريانس خصومتورزي در پرحاشگري را تبيين ميكند.
جدول (4): ضرايب β مؤلّفههاي صبر به عنوان متغيّر پيشبين بر مؤلّفة «پرخاشگري بدني»
متغيّرها | β | t | sig | R | R2 |
متعالي شدن | 92/0 | 34/1 | 18/0 | 35/0 | 12/0 |
شكيبايي | 051/0 | 73/0- | 46/0 | ||
رضايت | 15/0- | 25/2- | 025/0 | ||
استقامت | 19/0- | 91/2- | 004/0 | ||
درنگ | 11/0- | 68/1- | 092/0 |
از ميان مؤلّفههاي صبر، تنها «رضايت» (05,p<0/15/0 =β) و «استقامت» (01,p<0/19/0- =β) به شكل معناداري پيشبينيكنندة پرخاشگري بدني هستند. اين مؤلّفهها 12 درصد واريانس «پرخاشگري بدني» را توضيح ميدهند.
جدول (5): ضرايب β مؤلّفههاي صبر به عنوان متغيّر پيشبين بر مؤلّفة «پرخاشگري كلامي»
متغيّرها | β | t | sig | R | R2 |
متعالي شدن | 16/0 | 2/35 | 019/ | 24/0 | 06/0 |
شكيبايي | 13/0- | 87/1- | 061/0 | ||
رضايت | 12/0- | 7/1- | 09/0 | ||
استقامت | 05/0- | 71/0- | 47/0 | ||
درنگ | 057/0- | 81/0- | 41/0 |
از ميان مؤلّفههاي صبر، تنها «متعالي شدن» (05,p<0/16/0 =β) به شكل معناداري پيشبينيكنندة مثبت «پرخاشگري كلامي» است و 6 درصد واريانس «پرخاشگري كلامي» را توضيح ميدهد.
جدول (6): ضرايب β مؤلّفههاي صبر به عنوان متغيّر پيشبين بر مؤلّفة «خشم»
متغيّرها | β | T | sig | R | R2 |
متعالي شدن | 023/0 | 35/0 | 72/0 | 44/0 | 20/0 |
شكيبايي | 31/0- | 73/4- | 0001/0 | ||
رضايت | 13/0- | 04/2- | 042/0 | ||
استقامت | 044/0- | 68/0- | 49/0 | ||
درنگ | 066/0- | 02/1- | 306/0 |
بر اساس يافتهها، از ميان مؤلّفههاي صبر، تنها «رضايت» (05,p<0/13/0- =β) و «شكيبايي» (,p<0/0131/0- =β) به شكل معناداري پيشبينيكنندة خشم هستند. اين دو مؤلّفه 20 درصد واريانس مربوط به خشم در پرخاشگري را توضيح ميدهند.
پژوهش حاضر با هدف بررسي ارتباط بين مؤلّفههاي «صبر» و «پرخاشگري» انجام گرفت. نتيجة آزمون فرضيههاي پژوهش با روش «ضريب همبستگي گشتاوري» پيرسون، حاكي از وجود همبستگي منفي و معنادار بين تمامي مؤلّفههاي صبر با ابعاد پرخاشگري بود و همبستگي مثبت و معناداري بين متعاليشدن و بعد پرخاشگري كلامي مشاهده شد. به عبارت ديگر، افزايش نمرات افراد در مؤلّفههاي صبر با كاهش زمينههاي بروز پرخاشگري همراه بوده است و بدينسان، با كاهش ميزان صبر، نمرات افراد در خرده مقياسهاي پرخاشگري افزايش مييابد. همچنين نتايج تحليل رگرسيون انجامشده بر روي آزمودنيها، نشان داد كه بين نمرة كل صبر و هر يك از مؤلّفههاي «شكيبايي»، «رضايت»، «استقامت» و «درنگ» با متغير «پرخاشگري» رابطة منفي و معناداري وجود دارد. در حقيقت، «صبور بودن» به معناي بردباري و تحمّل مصايب و تابآوري در سختيها (شكيبايي)، پذيرش وضع موجود و شرايطي كه فرد در آن قرار دارد (رضايت)، پايداري و ثبات در انجام امور و مداومت در فعاليت (استقامت) و ايجاد وقفه در مقابل خواستهها و مهار اميال دروني (درنگ) است. اين معاني با آنچه در تعريف پرخاشگري آمده، يعني قصد و نيّت آني براي آسيب رساندن به فرد يا شيء ديگر به علت خشم و ناكامي، در تضاد قرار دارد. انسان صبور با شناخت احساسات آني و زيانبار خود، سختي ناكاميها و يا ناراحتيهاي برخاسته از روابط بين فردي را تحمّل ميكند و با مهار خواستههاي دروني خود، راه حل سازندهاي براي مقابله با خشم خود و رسيدن به نتايج بهتر مييابد.
بر اين اساس، هر قدر نمره در مؤلّفههاي صبر بيشتر باشد، يعني فرد از احساس تحمّل و رضايت، مداومت در امور بدون نااميدي و نوعي تسلط بر اميال خود (همچون عصبانيت و تمايل به نابودي) برخوردار باشد، كمتر در معرض تفكر «خصومت»، به معناي ذهنيسازي غضب و احساس خشم به عنوان جنبة هيجاني آن، قرار ميگيرد و در نتيجه، رفتار پرخاشگرانة كلامي و بدني كمتري تجربه ميكند. اين نتيجه همسو با تحقيقات خداياري و غباري بناب26 درخصوص رابطة صبر با تحمّل شرايط ناگوار، و پژوهش ايزدي طامه و همكاران او27 در خصوص اثربخشي به كارگيري روش آموزش صبر در كاهش پرخاشگري است.
نكتهاي كه نيازمند توضيح بيشتر است، رابطة مثبت و معنادار ميان پرخاشگري كلامي و متعاليشدن است؛ به اين معنا كه ميزان بالاي گرايش به تعالي و دستيابي به اهداف عاليتر با ميزاني از پرخاشگري كلامي رابطه دارد. در توضيح اين يافته، ميتوان به نظرية آبراهام مازلو استناد كرد. مازلو28 در بيان خود از «خودشكوفايي»، خودشكوفا را كسي ميداند كه براي كاهش تنش يا ارضاي نياز تلاش نميكند، بلكه چنين شخصي به دنبال ايجاد تنش در زندگي و تجربههاي چالشبرانگيز به منظور نيل به اهدافي همچون حقيقت، كمال، نظم، و خودبسندگي است. افراد خودشكوفا در مواجهه با امور عادي زندگي همچون سوءتفاهم در روابط ميانفردي، ناكام شدن از جانب ديگران، فشارهاي جامعه، شكستها و ضعفها، با جرئت و طبيعي عمل ميكنند. آنها در حالي كه مشكلات را ميپذيرند، اما به اندازة كافي احساس امنيت ميكنند كه خودشان باشند، نظر خود را بيان كنند، موانع را به چالش بكشند، به دفاع از حق خود برخيزند و صراحت و جسارت داشته باشند. با وجود همة اين موارد، همدلي و صدمه نزدن به ديگران در راه رسيدن به خواستههاي خود، از ويژگيهاي آنان است.29
افراد داراي ميل به متعاليشدن را نيز ميتوان مشابه افراد خودشكوفا دانست. اين افراد در عين صبور بودن، براي رسيدن به اهداف والا و درگير نشدن با خواستههاي زودگذر، در صورت لزوم، در مسير پيشرفت براي كمك به خود و ديگران، گستاخانه در مقابل آنچه نادرست و قابل اصلاح است ميايستند، جرئت و جسارت نشان ميدهند و در مباحثه رك، اما بدون تعصّب و افراط، مقصود خود را براي حل مشكل بيان ميكنند. در واقع، اين افراد از ويژگيهاي مهمي همچون شجاعت، توانايي ابراز وجود و صراحت بيان در موقعيت مناسب برخوردارند. بررسي گويههاي مربوط به پرخاشگري كلامي در پرسشنامة «پرخاشگري» باس و پري نيز به وضوح سنجش توانايي اظهار كلامي خشم و بيان عقيده را مورد توجه قرار ميدهد. (مانند «وقتي با دوستانم موافق نيستم نظرم را به آنان ميگويم.») از اينرو، به نظر ميرسد بتوان رابطة مثبت ميان «ميل به تعالي» و پرخاشگري كلامي را از طريق بازتعريف متغيّر «پرخاشگري كلامي» و در نظر گرفتن معناي سازندة يكي از زيرمجموعههاي آن توجيه نمود و بر اين مبنا، اين افراد را به جاي «پرخاشگر»، «جرئتمند» ناميد.
در همين زمينه، نقش پيشبين مثبت مؤلّفة «متعالي شدن» براي نمرة كل پرخاشگري هم شايد بدين دليل باشد كه نمرة كل پرخاشگري دربرگيرندة مؤلّفة پرخاشگري كلامي است، در حاليكه مؤلّفة «متعالي شدن» بهعنوان متغيّر پيشبين براي هيچيك از مؤلّفههاي پرخاشگري، جز «پرخاشگري كلامي» معنادار نبوده است.
همانگونه كه ذكر شد، برخورداري از ويژگي صبر در برابر بروز پرخاشگري مخرّب، ميتواند به ميزان زيادي از ذهنيسازي عواطف و خصومتورزي و در نتيجه، اقدام به رفتارهاي پرخاشگرانه بكاهد. در همين زمينه، محمدي در پژوهش خود، خاطرنشان ساخت كه در ميان جامعة ايراني، كه جامعهاي جمعگراست، «خصومت» و «ذهنيسازي» به منزلة نخستين جانشين پرخاشگري جسماني از بيشترين بسامد برخوردار است.30 اين نكته به روشني، بر لزوم ترويج و آموزش صبر، بهويژه در كشور ما، كه پرخاشگري فيزيكي امري ناپسند شمرده ميشود اما از فنون درست مقابله با خشم و راههاي رها شدن از احساسات منفي آگاهي كافي وجود ندارد، تأكيد ميكند.
بررسي ارتباط ميان صبر و جنبههاي گستردة آن، با ساير مؤلّفههاي روانشناختي و آسيبشناختي به منظور كاربرد آموزشي و درماني، توجه خاصي را در تحقيقات پيش رو ميطلبد. همچنين اين پژوهش تنها بر روي نمونة دانشگاهي انجام گرفته است كه لزوم اجراي پژوهشهاي آتي با گروههاي نمونة وسيعتر از ساير اقشار جامعه و توجه به تفاوت جنسيتي در زمينة مؤلّفههايي مانند صبر را پر رنگتر ميسازد.
پينوشتها:
1. ر. ک: احمد ايزديطامه و ديگران، « مقايسة تأثير آموزش صبر و حل مسئله بر كاهش پرخاشگري و انتخاب راهبردهاي مقابلهاي دانشجويان دانشگاه علوم انتظامي»، دانش انتظامي، ش3.
2. Archer.
3. ر. ک: داريوش فاني، بررسي رابطه بين راهبردهاي شناختي تنظيم عواطف، مهارتهاي اجتماعي و پرخاشگري در دانشآموزان دوره ابتدايي شيراز، پاياننامه كارشناسيارشد.
4. Bandua.
5. ريتا.ال اتكنسيون و ريچارد. سي اتكنسيون، زمينه روانشناسي هيلگارد، ترجمة گروهي.
6. ر.ك: سيدروحالله موسويخميني، شرح چهل حديث.
7. محسن شكوهييكتا و ديگران، « مديريت خشم بر اساس آموزهها اسلامي و روانشناسي نوين»، مطالعات اسلام و روانشناسي، سال سوم، ش 5، ص 43- 63.
8. ر.ك: ناصر مکارم شيرازي، تفسير نمونه.
9. ر.ك: محسن فيض كاشاني، راه روشن، ترجمة محمدصادق.
10. ر.ك: ملااحمد نراقي، معراج السعادﺓ.
11. ر. ك: طاهره خوشحال دستجردي، « نقش صبر در تكامل روحي انسان از ديدگاه عرفا»، زبان و ادب فارسي، دانشگاه سيستان و بلوچستان، سال2، ص 86-63
12. ر. ک: احمد ايزديطامه و ديگران، « صبر، مباني نظري و كاركردهاي رواني- اجتماعي»، علوم انساني دانشگاه امام حسين†، ش 78، ص 101- 128.
13. محمد خداياري فرد و باقر غباريبناب، « رابطه توكل به خدا، اضطراب، صبر و اميدواري در شرايط ناگوار»، مقالات ارائه شده در اولين همايش بينالمللي دين و سلامتروان.
14. ر.ك: فريده حسينثابت، « اثربخشي آموزش صبر بر اضطراب، افسردگي و شادكامي»، مطالعات اسلام و روانشناسي، ش 2.
15. ر.ك: احمد ايزديطامه و ديگران، « مقايسة تأثير آموزش صبر و حل مسئله بر كاهش پرخاشگري و انتخاب راهبردهاي مقابلهاي دانشجويان دانشگاه علوم انتظامي»، دانش انتظامي، ش3.
16. فرهاد خرمايي، « بررسي مدل ويژگيهاي شخصيتي، صبر و نااميدي در دانشجويان»، طرح پژوهشي مصوب، دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه شيراز.
17. Buss and Perry.
18. Ibid.
19. verbal aggression.
20. Physical aggression.
21. Anger.
22. Hostility.
23. ر. ک: سيامك ساماني،« بررسي روايي و پايايي پرسشنامه پرخاشگري باس و پري»، مجله روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران، ش 4، ص 359- 365..
24. ر.ك: نورالله محمدي، « بررسي مقدماتي شاخصهاي روانسنجي پرسشنامه پرخاشگري باسوپري»، علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز، ش 4.
25. همان.
26. محمد خداياري فرد و باقر غباريبناب، همان.
27. احمد ايزديطامه و ديگران، همان.
28 .Maslow.
29. ر.ك: دوان.پي شولتز و سيدني.الن شولتز، روانشناسي شخصيت، ترجمه يحيي سيدمحمدي.
30. نورالله محمدي، همان.
تكنسيون، ريتا.ال، اتكنسيون، ريچارد. سي، زمينه روانشناسي هيلگارد، ترجمة گروهي، تهران، رشد، 1385.
ايزديطامه، احمد و ديگران، « صبر، مباني نظري و كاركردهاي رواني-اجتماعي»، مجله علوم انساني دانشگاه امام حسين(ع)، سال هفدهم، ش78، 1387، ص 101- 128.
ـــــ، « مقايسة تأثير آموزش صبر و حل مسئله بر كاهش پرخاشگري و انتخاب راهبردهاي مقابلهاي دانشجويان دانشگاه علوم انتظامي»، دانش انتظامي، سال يازدهم، ش 3، 1389، ص 182- 207.
حسينثابت، فريده، « اثربخشي آموزش صبر بر اضطراب، افسردگي و شادكامي»، مطالعات اسلام و روانشناسي، ش 2، 1387، ص 79- 92.
خداياريفرد، محمد و ديگران، « گستره پژوهشها روانشناسي در حوزه دين»، انديشه و رفتار، سال ششم، ش 4، 1380، ص 45- 53.
خرمايي، فرهاد، « بررسي مدل ويژگيهاي شخصيتي، صبر و نااميدي در دانشجويان»، طرح پژوهشي مصوب، دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه شيراز، 1389.
خوشحال دستجردي، طاهره، « نقش صبر در تكامل روحي انسان از ديدگاه عرفا»، مجله زبان و ادب فارسي، دانشگاه سيستان و بلوچستان، ش 2، 1383، ص 63- 86.
سادوك، بنيامين جيمز و ويرجينيا آلكوت سادوك، خلاصه روانپزشكي، ترجمة فرزين رضاعي، تهران، ارجمند، 1387.
ساماني، سيامك، « بررسي روايي و پايايي پرسشنامه پرخاشگري باس و پري»، مجله روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران، سال سيزدهم، ش 4، 1386، ص 359- 365.
شريفرضي(400ق)، نهجالبلاغه، ترجمة محمد دشتي، قم، جلوه كمال، 1387.
شكوهييكتا، محسن و ديگران، « مديريت خشم بر اساس آموزهها اسلامي و روانشناسي نوين»، مطالعات اسلام و روانشناسي، سال سوم، ش 5، 1388، ص 43- 63.
شولتز، دوان، پي و سيدني الن شولتز، روانشناسي شخصيت، ترجمة يحيي سيدمحمدي، تهران، ويرايش، 1387.
صدري، محمدرضا و ديگران، « نقش دين در بهداشت رواني»، تازههاي رواندرماني، سال دهم، ش37 و 38، 1380، ص 90- 109.
عارفي، مژگان، بررسي پرخاشگري ارتباطي و رابطه آن با سازگاري عاطفي-اجتماعي در دانشآموزان مقطع ابتدايي شيراز، پاياننامه كارشناسيارشد، دانشگاه شيراز، 1378.
علوي، سليمان و ديگران، « نقش مذهب در كاهش پرخاشگري»، روانشناسي و دين، ش 4، 1385، ص 117- 127.
غباري بناب، باقر و محمد خداياري فرد، « رابطه توكل به خدا، اضطراب، صبر و اميدواري در شرايط ناگوار»، مقالات ارائه شده در اولين همايش بينالمللي دين و سلامتروان، 1379.
فاني، داريوش، بررسي رابطه بين راهبردهاي شناختي تنظيم عواطف، مهارتهاي اجتماعي و پرخاشگري در دانشآموزان دوره ابتدايي شيراز، پاياننامه كارشناسيارشد، دانشگاه شيراز، 1388.
قرآن مجيد، ترجمة مهدي الهي قمشهاي، تهران، مؤسسه تحقيقاتي فيض كاشاني.
كاشاني، محسن فيض، راه روشن، ترجمة محمدصادق عارف، مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1379.
محمدي، نورالله، « بررسي مقدماتي شاخصهاي روانسنجي پرسشنامه پرخاشگري باس و پري»، مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز، ش 4، 1385، ص 135- 151.
مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1374.
موسويخميني، سيدروحالله، شرح چهل حديث، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني€، 1371.
نراقي، ملااحمد، معراج السعادﺓ، تهران، دهقان، 1376.
نوري، نجيبالله، « پيش بررسي پايههاي روانشناختي و نشانگان صبر در قرآن»، روانشناسي دين، سال اول، ش 4، 1387، ص 143- 168.
Craig .A, Anderson; Brad J. Bushman, "Human Aggression", Annual Reviews Psycho l, No,53, 2002
Garandeau, A ,"From indirect aggression to Invisible Aggression", Aggression & violent behavior, vol:11, 2006
Hogg,Micheal.A ,"The sage handbook of social psychology", Sage publication,inc,2003.
Robin,J & Harvey,Janet,"Social reasoning: An influence on aggression",new York Clinical Psychology Review, Vol: 21, No, 3, 2001.
Shinar, D, "Aggressive driving: the contribution of the drivers and the situation", Transportation Research,1: 1998.