سال ششم، شماره چهارم، پياپي 24، زمستان 1392، ص 105 ـ 117
فرهاد محمدي مصيري / دانشجوی دکتری تخصصی روان شناسی دانشگاه محقق اردبیلی farhadmasiri65@gmail.com
نادر حاجلو / دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه محقق اردبیلی hajloo53@uma.ac.ir
مينا عباسيان / کارشناس ارشد روانشناسی تربيتي دانشگاه تهران
دريافت: 6/ 4/ 1392ـ پذيرش: 20/ 10/ 1392
هدف اين پژوهش تعيين ميزان نقش تعديلکنندگي خودتنظيمي نسبت به دينداري، کيفيت رابطه با والدين و هويت اخلاقي بود. روش اين پژوهش، توصيفي و طرح پژوهش همبستگي از نوع تحليل مسير است. جامعه آماري، دانشجويان دختر مقطع کارشناسي دانشگاه اصفهان در سال تحصيلي 92-1391 بودند. نمونه آماري 180 نفر دانشجوي دختر به روش نمونهگيري چندمرحلهاي تصادفي انتخاب شد. براي جمعآوري دادهها از پرسشنامههاي نگرشسنج مذهب، هويت اخلاقي، خودتنظيمي و والد– کودک استفاده شد. نتايج نشان داد که مسير دينداري به خودتنظيمي، دينداري به هويت اخلاقي نمادين، خودتنظيمي به هويت اخلاقي دروني، و خودتنظيمي به هويت اخلاقي نمادين معنادار هستند. با لحاظ آثار غيرمستقيم دينداري بر هويت اخلاقي از طريق خودتنظيمي، ضريب اثر دينداري از طريق خودتنظيمي بر هويت اخلاقي نمادين و هويت اخلاقي دروني معنادار ميباشد، اما مسيرهاي کيفيت رابطه با والدين به هويت اخلاقي دروني و کيفيت رابطه با والدين به خودتنظيمي معنادار نبود. ازاينرو، ميتوان خودتنظيمي را بهعنوان يك ميانجي مناسب در رابطه بين دينداري و هويت اخلاقي در نظر گرفت. در مجموع، خودتنظيمي و دينداري نقش مهمي در ارتقاء هويت اخلاقي ايفا ميکنند.
کليدواژهها: کيفيت رابطه با والدين، دينداري، هويت اخلاقي نمادين، هويت اخلاقي دروني، خودتنظيمي.