سال بيست و چهارم ـ شماره 211 (ويژه دين شناسى)
سيداحمد طباطبايى ستوده / كارشناس ارشد دين شناسى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره.
دريافت: 15/7/93 پذيرش: 2/2/94
تبيين گوهرى مشترك در تمام اديان و يا دست كم اديان بزرگ، همواره از دغدغه هاى اصلى دين پژوهان در دو قرن اخير بوده است. اينكه آيا دين با تمام تنوعش داراى گوهر و حقيقتى واحد است يا خير؟ و اينكه با فرض وجود گوهر و صدف در دين، آيا ارزش دين به گوهر آن است يا صدف نيز به همان اندازه از ارزش و اهميت برخوردار مى باشد؟ سؤالاتى است كه در اين مقاله پاسخ علّامه طباطبائى به اين پرسش ها مورد تبيين قرار گرفته است. ايشان برخلاف تجربه گرايان غربى و سنت گرايان شرقى، ضمن تأكيد بر وجود حقيقتى ثابت در تمام اديان آسمانى، كه از آن به اسلام (تسليم شدن) تعبير مى كند، تمام دين (ظاهر و باطن) را داراى ارزشى يكسان دانسته و نيل به حقيقت دين را تنها از راه عمل به ظاهر شريعت امكان پذير مى داند. اما آنچه در اين مقاله مورد تأكيد است، توجه به تعابير متنوع و نقطه نظرات دقيق علّامه است كه ضمن پاسخ به تمام سؤالات مطرح شده در اين خصوص، افق گسترده اى را براى بررسى تنوع اديان ايجاد مى نمايد.
كليدواژه ها: گوهر دين، وحدت اديان، ظاهر و باطن دين، شريعت و حقيقت، علّامه طباطبائى.