سال بيست و چهارم ـ شماره 211 (ويژه دين شناسى)
حسن دين پناه / دانشجوى دكترى اديان مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره. hasandinpanah@gmail.com
دريافت: 6/9/93 پذيرش: 27/2/94
رابطه لطف و فيض با تكليف، از مباحث قابل تأمل در دو مذهب اماميه و مسيحيت كاتوليك است. هرچند دو اصل «لطف» در اماميه، و «فيض» در مسيحيت كاتوليك، در جهت دستيابى انسان ها به سعادت و رستگارى مطرح شده اند، اما در ارتباط با تكليف، نتايج يكسانى نداشته و راه متفاوتى را طى كردند. مقاله حاضر به روش تطبيقى و با رويكرد اسنادى، درصدد است نشان دهد در كلام اماميه، عمل به تكليف و شريعت، تحقق بخش موضوع قاعده لطف است، اما در الهيات كاتوليك، محوريت با اصلِ فيض است، و عمل به شريعت، بسيار كم رنگ است. در واقع، اصل ثابت موردنظر در قاعده لطف، مسئله تكليف است و تحقق لطف الهى براى هدايت و راهنمايى به تكليف است، اما ركن ثابتِ موردنظر در آموزه فيض، خود فيض مسيح است كه ظهور آن، الغاى تكليف و شريعت انبيا را به همراه داشت. اعمال، احكام اخلاقى و آيين هاى صادرشده از سوى مسيح و كليساى كاتوليك در واقع براى كسب فيض الهى مقرر شده اند.
كليدواژه ها: لطف، فيض، تكليف، شريعت، كليسا، آيين هاى مقدس.