سال سيام، شماره نهم، پياپي 288، آذر 1400، ص 21ـ28
نوع مقاله: ترويجي
* ندا بهرامي / دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی Neda_bahrami59@yahoo.com
عباس گوهري / دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی Gohari_A@yahoo.com
دريافت: 06/02/1400 پذيرش: 07/07/1400
چکيده
«رجعت» و «تناسخ» از موضوعات بحثبرانگیز در فلسفه و کلام شیعی است. برخی معتقدند که چون تناسخ باطل است، پس رجعت هم بهدلیل مشابهت با آن، مردود و باطل است. صدرالمتألهين نیز در آثار خود بهویژه «اسفار اربعه»، تناسخ را با استفاده از ادله عقلی رد کرده؛ ولی در باب اثبات عقلی رجعت که از مدافعان آن است، سخنی به میان نیاورده و به روایاتی بسنده کرده است. اما سؤال اصلی این است که: چگونه صدرالمتألهين بین اين دو جمع کرده؛ حال آنکه علیالظاهر ابطال تناسخ مستلزم ابطال رجعت نیز هست؟ در طی پژوهش با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی و با هدف پاسخ به شبهات کسانی که آرای این فیسلوف بزرگ را متناقض میدانند، این فرضیه اثبات میشود که این دو مقوله با یکدیگر سازگارند و رد یکی لزوماً بهمعنای بطلان دیگری نیست. بنابراین با استفاده از براهین عقلی ایشان در رد تناسخ، همچون امتناع اعاده معدوم بعینه، امتناع بازگشت موجود بالفعل به حالت بالقوه، و اینهمانی، میکوشیم رجعت را اثبات کنیم.
کليدواژهها: تناسخ، رجعت، صدرالمتألهين، سازگاري.