فصل نامه فرهنگی
فصل نامه فرهنگی شماره 44

بایگانی نشریه

زنده به گوري مدرن در قرن آخر الزمان

عاطفه خرمی



زن، يك انسان،‌يك بشر، يك ابزار، در مرتبتي برابر با مرد يا در درجه‌اي پست‌تر و پايين‌تر، جنس اول يا جنس دوم،‌ يك شرّ‎ِ اجتناب‌ناپذير يا ماية سكونت و آرامش دل؟! و يا ... .



زن واژه‌اي پيچيده است كه مي‌توان در وصف فلسفة وجود، حقوق و منزلت و توانايي‌هاي او سطرها و سطرها نگاشت،‌ بر طبل توخالي «تشابه حقوق زن و مرد» با نام فريبنده «تساوي حقوق» كوبيد، اعلاميه صادر كرد،‌كنوانسيون به تصويب رساند و با واژگاني زيبا و فريبنده آنهايي را كه بويي از درك اسرار خلقت و فلسفة‌ آفرينش به مشامشان نرسيده به تحسين واداشت. موجودي كه نيمي از جامعة‌ انساني را به خود اختصاص داده و به راستي ادّعاي آن مي‌رود كه در طول تاريخ بشر از آسيب‌پذيرترين اقشار جامعه بوده است. حتّي در مقاطعي، از طبيعي‌ترين و مسلّم‌ترين حقوق خود از سر اجبار يا تسليم يا عدم آگاهي محروم بوده است. در اين نوشتار سعي خواهيم كرد نگاهي كوتاه و گذرا به بحث حقوق و شخصيت زن از ديدگاه آخرين رسول آزادي و رحمت و مكتب نوراني او در مقايسه با تفكّر حقوق بشر مداران عصر معاصر داشته باشيم...