تبيين و بررسي نظريه ضرورتِ بالقياسِ بالغير در معناشناسي «الزام اخلاقي»

سال هفتم، شماره دوم، پياپي 20، پاييز و زمستان 1395









حسين احمدي / استاديار مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره                                  hosseina5@yahoo.com



 



چکيده



معناشناسي مفاهيم اخلاقي، يکي از مباحث فرااخلاق به شمار مي‌رود. مفاهيم اخلاقي، اعم از ارزشي و الزامي، مفاهيمي هستند که در محمول جمله‌هاي اخلاقي به کار مي‌روند. مفاهيم ارزشي، مانند «خوب» و «بد» است و مفاهيم الزامي مانند «بايد»، «نبايد» و «وظيفه». درباره معناي «الزام اخلاقي»، مقاله‌هاي بسياري منتشر شده است، ولي اين تحقيق درصدد است نظريه بالقياسِ بالغير را تبيين و بررسي نمايد. اين نظريه، براي تکميل نظريه ضرورت بالقياس الي‌الغير مطرح شده است. بر اساس پژوهش انجام شده، نظريه بالقياسِ بالغير، با اشکالاتي نظير جامع افراد نبودن، به تسلسل محال منجر شدن و خلط جايگاه بحث مواجه بوده که مانع از پذيرش آن به‌عنوان نظريه‌اي قابل دفاع است. افزودن بر اين، نظرية ضرورت بالقياس الي‌الغير، عاري از نقصي است که ديدگاه ضرورت بالقياس بالغير مدعي رفع آن است. اين پژوهش، به شيوه اسنادي و به روش تحليلي- ‌‌فلسفي صورت گرفته است.



کليدواژه‌ها: الزام اخلاقي، ضرورت بالقياس، ضرورت بالغير، ضرورت بالقياسِ بالغير.