سال هفتم، شماره دوم، پياپي 20، پاييز و زمستان 1395
محمدرضا مهاجري اميري / سطح چهار حوزه علميه
چکيده
يکي از مسائل مطرح در فلسفه اخلاق اين است که آيا گزارههاي اخلاقي واقعنما هستند و ميتوان آنها را اثباتپذير دانست، يا اينکه قوام اين گزارهها، به اعتبار ذهن بوده و برهانناپذير به شمار ميآيند. با توجه به اهميت ديدگاه بديع علامه طباطبائي، در اين نوشتار سعي شده تا ديدگاه ايشان در زمينة واقعنما بودن يا نبودن گزارههاي اخلاقي و نيز نسبيت يا اطلاق اخلاقي استخراج شود و ديدگاه ايشان مورد بررسي قرار گيرد. توصيف و تحليل انديشههاي ايشان، حاکي از اين است که گرچه ايشان به نظريه اعتباري بودن گزارههاي اخلاقي معتقد است، اما اولاً، سخن وي تنها در مورد انشائيات (الزام اخلاقي) درست است و نه در گزارههاي اخباري. ثانياً، اثباتناپذيري اعتباريات در قلمرو اخلاق، دليلي بر نسبيت اخلاقي محسوب نميشود.
كليدواژهها: واقعنمايي، گزاره اخلاقي، اثباتپذيري، عقل عملي، اعتبار، اعتباري محض، مفاهيم فلسفي.