سال سيزدهم، شماره اول، پياپي 31، بهار و تابستان 1401، ص 101-117
سيدمهدي حسيني/ استاديار گروه معارف اسلامي دانشگاه فرهنگيان mahdi1356@gmail.com
دريافت: 02/02/1400 ـ پذيرش: 31/06/1400
چکيده
«غيبت» بهعنوان يکي از مهمترين گناهان زبان و داراي مفاسد فراوان فردي و اجتماعي، همچنان به لحاظ ماهيت براي اکثريت مردم ناشناخته است. گاهي هرگونه سخن دربارة ديگري را مصداق غيبت معرفي ميکنند و گاهي بيان عيب ديگري را به بهانههاي مختلف، مصداق غيبت نميدانند. وجود مستثنيات فراوان براي غيبت، بر ابهام آن افزوده است. سؤال اين است که ارکان غيبت کداماند؟ منظور از «عيب» چيست؟ آيا قصد فاعل غيبت در تحقق غيبت، تأثير دارد؟ بدگويي پشت سر چه کسي يا کساني، مصداق غيبت است؟ و مواردي از اين قبيل، در اين پژوهش بررسي شده است. هدف از بررسي حقيقت غيبت در اين پژوهش، ارائة تعريف جامع براي غيبت و تبيين برخي ابهامات است. روش اين پژوهش، تحليلي ـ توصيفي و روش جمعآوري اطلاعات، کتابخانهاي و همراه با بررسي تعاريف مطرحشده در منابع فقه و اخلاق، در مورد مفهوم غيبت و ارکان و ماهيت و اجزاي آن است. برايناساس، غيبت عبارت است از: وارد کردن نقص معنوي و تحقير انسان محترم، پشت سر او، با سخن گفتن، نوشتن يا اشاره کردن، به قصد کم کردن از ارزش او نزد مخاطب، بدون غرض و مصلحت بزرگتر از مفسده تحقير انسان محترم، اعم از اينکه داراي آن عيب باشد، يا نه و اينکه آن عيب در او پنهان باشد، يا آشکار.
کلیدواژهها: غيبت، عيب، انتقاص، فقه، اخلاق.