سال هفتم، شماره دوم، پياپي 14، پاييز و زمستان 1394
معصومه کياني / دانشجوي دکتري رشته فلسفه تربيت از دانشگاه تربيت مدرس kianymasumeh@yahoo.com
محمود مهرمحمدي / استاد برنامه درسي دانشگاه تربيت مدرس mehrmohammadi_tmu@hotmail.com
عليرضا صادق زاده قمصري / استاديار فلسفه تربيت دانشگاه تربيت مدرس alireza_sadeqzadeh@yahoo.com
محمود نوذري / استاديار علوم تربيتي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه mnowzari@rihu.ac.ir
خسرو باقري / استاد فلسفه تربيت دانشگاه تهران khbagheri@ut.ac.ir
دريافت: 31/6/1394 ـ پذيرش: 26/9/1394
هدف اصلي اين مقاله، تبيين و مقايسة مفهوم «معنويت» در غرب (با تأکيد بر آراء اندرو رايت، پارکرجي پالمر، جين اريکر، ران بست، گراهام راستر) و اسلام است. ادبيات تحقيق نشان مي دهد تعريف واحدي دربارة مفهوم معنويت وجود ندارد. مهم ترين عامل در تغيير و تنوع اين ديدگاه ها، نوع رابطة مفهوم «معنويت» با «دين» بوده است. در پژوهش حاضر، ديدگاه هاي انديشمندان مزبور، بر اساس نوع رابطة بين معنويت و دين، تحليل و ديدگاه هاي آنها ذيل سه جهان بيني ديني، فارغ از دين، و غيرديني تبيين گرديده است. سپس براي تبيين دقيق تر مفهوم «معنويت»، مباني فلسفي ديدگاه هاي انديشمندان مزبور بررسي گرديد. در مرحله بعد، مفهوم «معنويت» در اسلام با اين مفهوم در غرب مقايسه شد. بخشي از يافته ها عبارت است از: مفهوم «معنويت» در اسلام، داراي مابازاي بيروني قابل شناسايي است. بنابراين، معنا امري صرفاً ساختني نيست، بلکه يافتني نيز هست، و حال آنکه در برخي از ديدگاه هاي غربي، مرجع امر معنوي دست ساز خود انسان و بنابراين، «معنا» صرفاً ساختني است. برخي از ديدگاه هاي غربي به وجود تکثر در مرجع امر معنوي قايلند، اما ديدگاه اسلامي به وحدت معتقد است. معنويت از منظر اسلام، يک مفهوم کل گراست که همة ابعاد زندگي کودک را دربر مي گيرد و چهار بعد ارتباط فرد با خود، خلق، محيط و خداوند را شامل مي شود. ولي در برخي از ديدگاه هاي غربي، به ابعاد ارتباط با خود، ديگران و محيط محدود مي شود. روش انجام اين تحقيق، استفاده از روش «تحليل کيفي محتوا» است.
كليدواژه ها: معنويت، رابطة ميان دين و معنويت، انديشمندان تربيتي، غرب، اسلام.