سال هشتم، شماره دوم، پياپي 16، پاييز و زمستان 1395
حميد احمدي هدايت/ دانشجوي دكتري فلسفة تعليم و تربيت، دانشگاه شاهد تهران h-ahmadi@shahed.ac.ir
نجمه احمدآبادي آراني/ دانشجوي دكتري فلسفة تعليم و تربيت، دانشگاه پيام نور تهران najmeh.ahmadabadi@gmail.com
محمدحسن ميرزا محمدي/ دانشيار گروه علوم تربيتي، دانشگاه شاهد تهران mir.educated@gmail.com
دريافت: 18/2/1395 ـ پذيرش: 23/6/1395
اين پژوهش با رويكردي تحليلي و اسنادي و با هدف تحليل آراء و انديشههاي تربيتي نادينگز و نقد آن از منظر تعليم و تربيت اسلامي تدوين شده است. يافتههاي پژوهش نشان ميدهد كه مهمترين مباني فلسفي نادينگز شامل عاطفهگرايي، هستيگرايي، پديدارشناسي و فمينيسم است. اهداف تربيت مشتمل بر تركيب تجارب آموزشگاهي با ارزشهايي همچون عشق و علاقه به يادگيري، مهرباني، احترام به خود و تربيت شهروندان دموكراتيك است. از نظر نادينگز، اصلگروي در غمخواري پذيرفته نيست و روشهاي تربيتي شامل الگودهي، گفتوگو، و عمل، قابل تأييد است. با وجود ديدگاههاي مثبتي که در انديشههاي فلسفي و تربيتي نل نادينگز مشاهده ميشود، آراء تربيتي وي ضعفهايي نيز بر مبناي تعليم و تربيت اسلامي دارد؛ از جمله ناديده گرفتن منابع خارجي تقدس در اهداف تربيت، رويكرد فمينيستي در تربيت، مبنا قرار دادن عاطفه به عنوان ملاك اساسي تربيت، غفلت از ساير ابزارهاي مؤثر در تعليم و تربيت، نسبيتگرايي، غفلت از نقش معيار و اصول در تعليم و تربيت، غفلت از عوامل دروني در تربيت، ابتناي انديشة نادينگز بر پراگماتيسم، غفلت از نقش جامع معلم در فرايند ياددهيـ يادگيري، تغافل از نقش تنبيه در تعليم و تربيت.
كليدواژهها: نل نادينگز، مباني فلسفي، تعليم و تربيت، اسلام، نقد.