دو فصل نامه علمی - پژوهشی
دو فصل نامه علمی - پژوهشی اسلام و پژوهش‌هاي تربيتي

عوامل بازدارنده مؤثر بر پژوهش‌هاي دانشجويي

سال چهارم، شماره اول، بهار و تابستان 1391، صفحه 165 ـ 184

Islām va Pazhūheshhāye Tarbīyatī, Vol.4. No.1, Spring & Summer 2012


سيف‌اله فضل‌الهي*


چكيده


پژوهش حاضر به بررسي عوامل بازدارندة مؤثر بر پژوهش‌هاي دانشجويي پرداخته است. روش تحقيق توصيفي ـ پيمايشي و جامعة آماري شامل 700 نفر از دانشجويان دانشكده تربيت معلم دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم هستند كه 200 نفر از آنان، به شيوة تصادفي طبقه‌اي به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. داده‌هاي موردنياز از طريق پرسش‌نامه محقق‌ساخته، با پايايي 91/0 بر مبناي مقياس درجه‌بندي 5 سطحي ليكرت جمع‌‌آوري شد. تجزيه و تحليل داده‌ها بر اساس آزمون خي دو نشان داد كه به ترتيب عوامل فردي (فني و تخصصي)، انگيزشي، نحوة ارائه خدمات پژوهشي، اداري - ساختاري و فرهنگي در پژوهش‌هاي دانشجويي نقش بازدارندگي دارند. پايين بودن علاقه به پژوهش، برگزار نشدن كارگاه‌هاي روش تحقيق، تأكيد بر آموزش‌محوري به جاي پژوهش‌محوري، كمبود نشريات و منابع مرجع حوزه تخصصي رشته‌ها، فقدان قوانين مشخص براي ارزيابي فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان و عدم دسترسي به استادان مجرب براي راهنمايي پژوهش دانشجويي از اولويت‌دارترين موانع هستند.


كليدواژه‌ها: پژوهش دانشجويي، دانشكدة تربيت معلم، عوامل بازدارنده، دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم.





* عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي، واحد قم، گروه مديريت و برنامه‌ريزي آموزشي، قم.      fazlollahigh@yahoo.com 

دریافت: 1390/10/15 - پذیرش: 1391/2/2.





مقدمه


بر اساس رويكردهاي موجود، وظيفه و كاركرد دانشگاه در دستيابي به اهداف اقتصاد دانش‌محور و نظام ملي نوآوري، توليد دانش، آموزش و تربيت نيروي انساني كارآمد و ماهر، و انتشار و انتقال دانش است.1 دانشگاه‌ها و مراكز آموزش عالي، با آموزش مهارت‌هاي علمي و عملي به نيروي انساني، علاوه بر تأمين نيروي كارآمد موردنياز، موجب انتشار دانش مي‌شوند. به يقين انتقال و به كارگيري دانش، فرايندي هزينه‌بر است و در زنجيره خلق و بهره‌برداري دانش، عناصر مختلفي در حال تعامل هستند دانش لزوماً در دانشگاه‌ها خلق نمي‌شود، بلكه دانشگاه جزيي مهم و حياتي است و در همكاري با بخش‌هاي توليدي و خدماتي، علاوه بر پژوهش‌هاي بنيادي، مي‌تواند به پژوهش‌هاي كاربردي، آموزش نيروي انساني كارآفرين و تأمين نخبگان و انديشمندان موردنياز چرخة توليد دانش بپردازد،2 كاركرد دانشگاه علي‌رغم سابقه طولاني در ايران، چندان در عرصة نوآوري و خلّاقيت درخشان نيست. دانشگاه برجسته‌ترين سازمان علمي انسان‌ساز و مترقي است كه لزوم توجه به پژوهش و انجام تحقيقات، به ويژه تحقيقات كاربردي و توسعه‌اي در آن محسوس‌ است؛ امري كه متأسفانه در نظام آموزشي به جاي توجه و اهتمام به نوآوري و خلّاقيت و ترويج شيوه‌هاي علمي، بر حافظه و پرورش قواي ذهني تأكيد مي‌كند و همچنان پژوهش جايگاه مشخصي، نه‌تنها در ميان استادان و اعضاي هيئت علمي، بلكه در بين دانشجويان نيز ندارد. به نظر مي‌رسد، بررسي موانع پژوهش در دانشگاه‌ها، اصلي‌ترين، مهم‌ترين و البته نخستين گام در پژوهش‌محور نمودن آن محسوب مي‌شود. پژوهش‌محور نمودن دانشگاه‌ها، نخستين پيش‌شرط موفقيت علمي در عرصه‌هاي جهاني و بين‌المللي محسوب مي‌شود. در اين خصوص، موانع و معضلات موجود بايد به صورتي واقع‌بينانه مورد بحث و بررسي قرار گيرد. بديهي است كه واكاوي موانع پژوهشي، از طريق نخبگان علمي، كه بيش از هر قشر ديگري با پژوهش و فناوري مرتبط هستند، بسيار مفيد فايده خواهد بود. در اين خصوص، استادان و دانشجويان، اصلي‌ترين گروهي هستند كه مي‌توانند توانايي و تجربه و ذكاوت خود را در خدمت رفع موانع تحقيق و پژوهش به كار گيرند. البته ايده‌هاي اين افراد نيز بايد با حمايت دستگاه‌هاي اجرايي و برنامه‌ريزي مربوط همراه شود. از سوي ديگر، براي همگامي با فرايندهاي جهاني آموزش عالي و زمينه‌سازي براي شكل‌گيري دانايي‌محوري و مديريت دانش در دانشگاه‌ها و حفظ و ارتقاي جايگاه علمي در اقتصاد دانش‌محور، واكاري و تحليل وضعيت فعاليت‌هاي پژوهشي دانشگاه‌ها و مهم‌تر از آن، مولدين اصلي آن، يعني دانشجويان، كه در بهينه شدن چرخة توليد دانش تكيه‌گاه جامعه قلمداد مي‌شوند، ضرورت اجتناب‌ناپذير است تا از اين طريق در برنامه‌ريزي‌هاي آموزشي و تدوين استراتژي‌هاي يادگيري، پرورش محقق و روحيه جست‌وجوگري و خلّاقيت در اولويت قرار گيرد. در اين مطالعه، عوامل بازدارندة مؤثر بر پژوهش‌هاي دانشجويي از ديدگاه دانشجويان دانشكدة تربيت معلم دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم، مورد بررسي قرار گرفته است. تا زمينه‌ساز شكل‌گيري رويكرد‌هاي علمي و تفكر خلّاق، براي تلاش در جهت تأمين و ارضاي نيازها و ارتقاي توانمندي اعضا، در جست‌وجو و ابداع راه‌هاي جديد شود.



اهداف و سؤالات ويژه تحقيق


مهم‌ترين اهداف تحقيق عبارت‌اند از:


1. شناسايي عوامل بازدارندة مؤثر بر پژوهش‌هاي دانشجويي از ديدگاه دانشجويان دانشكدة تربيت معلم دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم؛

2. اولويت‌بندي عوامل مؤثر بر پژوهش دانشجويي؛

3. جلب توجه و حساسيت مديران آموزش عالي نسبت به ضرورت پرداختن عملي به پژوهش و توليد علم، به عنوان مهم‌ترين رسالت دانشگاه‌ها در عصر حاضر؛

4. تصريح و تأكيد بر نقش دانشگاه‌ها در اقتصاد دانايي‌محور در فرايند جهاني‌شدن؛

5. توجه به نقش پژوهش‌هاي دانشجويي در ارتقاء علمي دانشگاه‌ها و جامعه؛

6. تأملي بر وضعيت پژوهش در دانشگاه‌هاي غيردولتي؛


از اين‌رو، سؤالات تحقيق بر مبناي اهداف فوق چنين طراحي شده‌اند:

1. عوامل بازدارندة مؤثر بر پژوهش‌هاي دانشجويي كدامند؟

2. نقش كدام‌يك از عوامل بازدارنده، بر فرايند پژوهش دانشجويي بيشتر است؟

3. ديدگاه دانشجويان دانشكدة تربيت معلم، كه رسالت اصلي پرورش نسل آتي بر عهده آنهاست، در اين زمينه چيست؟

4. آيا عوامل فردي، فني و تخصصي در پژوهش‌هاي دانشجويي اثر بازدارندگي دارد؟

5. نقش عوامل انگيزشي در فرايند پژوهش‌هاي دانشجويي چيست؟

6. آيا نحوة ارائه خدمات پژوهشي در دانشكده در پژوهش‌هاي دانشجويي تأثيري بازدارنده دارد؟

7. تا چه حد عوامل اداري، ساختاري و فرهنگي در بازدارندگي پژوهش‌هاي دانشجويي مؤثر هستند؟



ادبيات و پيشينة تحقيق


عصرحاضر، عصر پژوهش‌هاي علمي پيشرفته است. گسترش دانش و فناوري نوين و توانايي بالاي بشر معاصر در حل معضلات و مسائل جامعه، حاصل پژوهش بوده و هر اندازه مسائل جامعه پيچيده‌تر مي‌شود، ضرورت پرورش و جلب نيروهاي محقق و ايجاد تشكيلات براي برنامه‌ريزي در ساماندهي فعاليت‌هاي پژوهشي هوشمندانه نيز بيشتر احساس مي‌شود.


تبيين همواره بايد با جديت، شكيبايي، مطالعه وسيع، ترديد علمي، علاقه و كاوش مستمر همراه بوده و زمينه توصيف، تبيني، پيش‌بيني، كنترل پديده‌ها و گسترش دانايي را فراهم سازد. امروزه پژوهش مهم‌ترين شاخص توسعه‌يافتگي جوامع براي رسيدن به جامعه دانايي‌محور است و راهي براي به وجود آوردن فناوري، توسعه، پيشرفت و افزايش توان توليد و ارج نهادن به مقام پژوهشگران، شناسايي و طرح مشكلات آنان براي ارتقاي سطح پژوهش جز الزامات به شمار مي‌رود. پژوهش، نيروي محركه توسعة همه‌جانبه و پايدار در ابعاد فرهنگ، اقتصاد، سياست و جامعه است. علي‌رغم جايگاه رفيع پژوهش، اين حوزه با دشواري‌هاي ساختاري و عملكردي فراوان مواجه است. ضعف پژوهش و عقب‌ماندگي علمي، مهم‌ترين دغدغه و مانع اصلي توسعه جوامع در حال توسعه،3 ضعف و كمبود مراكز مستقل علمي، وابستگي به بخش دولتي، عدم پشتيباني دولت از نهادهاي پژوهشي، ضعف مديريت و تصميم‌گيري، فقدان ساختارهاي تحقيقاتي پويا و مستقل، عدم هماهنگي در سياست‌گذاري و اجرا، فقدان رويكرد نظام‌گرا در تبيين نيازها و اولويت‌هاي پژوهشي، روشن نبودن استراتژي توسعه، وابستگي رواني به فناوري خارجي، بي‌اعتمادي به توان فناوري علمي داخلي، و دستاورهاي پژوهشي، فقدان مديريت علمي، سهل‌انگاري در اداره سازمان‌هاي پژوهشي،4 اتلاف اعتبارات و منابع، فقدان گرايش مثبت نسبت به نقش تحقيقات در تقويت بنيان‌هاي اقتصادي و اجتماعي، فقدان نظام هماهنگ و كارآمد اطلاع‌رساني براي جلوگيري از موازي‌كاري و هدر رفتن منابع و تضعيف روند پژوهش و انجام پژوهش‌هاي تكراري، ضعف در نظام طبقه‌بندي، نگهداري اطلاعات و عدم دسترسي به نتايج تحقيقات در سطوح ملي و بين‌المللي، فقدان رابطه بين مراكز علمي با مراكز توليدي خدماتي و عدم حمايت مناسب از پژوهش، عدم سرمايه‌گذاري در اشاعه فرهنگ پژوهش، ضعف كتابخانه‌ها در رفع نيازهاي محققان، كمبود وسايل و تجهيزات نوين اطلاع‌رساني، پايين بودن حجم سرمايه‌گذاري و اعتبارات پژوهشي و عدم اقبال بخش خصوصي در اين زمينه، دولتي بودن نهادهاي پژوهشي و ضعف شديد فرهنگ تعاون و كار جمعي ميان پژوهشگران و مراكز تحقيقاتي، از جمله دغدغه‌ها و چالش‌هاي موجود در حوزه پژوهش است.


از سوي ديگر، ساختار تحقيقاتي دانشگاه‌ها و مؤسسات علمي و ‌‌پژوهشي نيز كه در تمامي دنيا، تأمين‌كنندة اصلي نيازهاي علمي هستند، با دشواري‌هايي از جمله، عدم تناسب نظام اداري با نظام پژوهشي، استقرار مقرّرات انعطاف‌ناپذير، عهده‌داري نظارت به جاي هدايت توسط آموزش عالي، آموزش‌محوري به جاي پژوهش‌محوري و توليد علم، موظف نبودن استادان به انجام كارهاي علمي و تحقيقاتي،5 ضعف مفرط فرهنگ پژوهش و رواج سطحي‌نگري و تأكيد آموزش عالي بر ياد‌دهي به جاي پژوهش، فقدان كادر علمي صرفاً پژوهشي، تكيه بر اعتبارات دولتي و عدم استقلال دانشگاه‌ها و فقدان تلاش براي بازاريابي تحقيقات و كسب درآمد، روشن نبودن اهداف و رسالت‌ها، عدم پويايي برنامه‌هاي آموزشي، نبود ارتباطات ساختاري بين آموزش و پژوهش، پذيرش روزافزون دانشجو بدون توجه به ظرفيت‌ها،6 فقدان انگيزه به جهت وجود بروكراسي پيچيده، مشكلات معيشتي محققان، فراهم نبودن امكان انتشار و ارائة تحقيقات در سمينارهاي علمي تحقيقات، دشواري تصويب طرح‌ها، فراهم نبودن امكان ادامه تحصيل در مقاطع عالي، نبود نظام و سازوكار صحيح ارزيابي و نظارت بر طرح‌هاي تحقيقاتي، مقرّرات دست ‌و پاگير استخدام محقق و مشاركت در طرح‌ها، فقدان رقابت سازنده و كمبود نيروهاي پژوهشگر و عدم برنامه‌ريزي براي تربيت آن، فقدان شايسته‌‌سالاري و انزواي نيروهاي علمي، پديده فرار يا مهاجرت نخبگان و... روبه‌رو هستند.


علي‌رغم اينكه دستيابي به حد اعلاي پيشرفت و خودكفايي، تنها در گرو پرداختن به تحقيق و پژوهش هدفمند و سرمايه‌گذاري بر روي پژوهشگران و دانشجويان دانشگاه‌هاست، با اين حال عوامل مختلفي مانع اين مهم مي‌شوند كه از عوامل بازدارندة پژوهش دانشجويي در دانشگاه‌ها؛ عدم اختصاص بودجه كافي به امر پژوهش دانشجويي، عدم نظارت مطلوب بر نحوة اعتبارات موجود، عدم حمايت مادي و معنوي از طرح‌هاي دانشجويي، وجود چالش‌ها و نگراني‌هاي فكري گوناگون براي تأمين هزينه‌هاي دانشگاهي، به ويژه در بين دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي و دوره‌هاي شبانه دانشگاه‌هاي دولتي، به منظور پرداخت شهريه تحصيلي، اندك بودن استادان برخوردار از روحيه و انگيزه پژوهش علمي، دشواري دسترس به راهنمايي استادان توانمند براي راهنمايي و مشاوره پژوهشي دانشجويان، جزوه‌محوري، فقدان يا ضعف ارتباط دانشگاه و صنعت و تبادل اطلاعات ميان اين دو، اهميت ندادن به كارآموزي‌ها و كارورزي‌هاي دانشجويي در دانشگاه و صنايع توليدي و... و به طور كلي، فقدان جايگاه مناسب براي پژوهش در آموزش عالي است. ترديد در صلاحيت علمي دانشجويان، ناآشنايي كافي با روش‌هاي تحقيق، به كار نگرفتن نتايج تحقيقات دانشجويان، ترديد در كيفيت گردآوري اطلاعات و عدم انسجام در ساختار و يافته‌هاي پژوهشي، دشواري دسترسي به منابع، بي‌توجهي و يا كم‌توجهي به نيازهاي واقعي و روزآمد، كم‌توجهي به ابعاد روان‌شناختي، جامعه‌شناختي، اقتصادي، تربيتي، فني، تكنولوژيكي، مديريتي و... تحقيقات دانشجويي توسط متوليان پژوهشي دانشگاه‌ها، وجود ضعف روش‌شناختي و كارگاهي در زمينة پژوهش، آموزش غيرتخصصي و آموزش نظري و غيركاربردي، وجود رويكرد مثبت براي تأليف و تدوين صرف به جاي پژوهش در دانشگاه‌ها، فقدان فضاي مناسب تحقيق دانشجويي در دانشگاه‌ها، كمبود كتاب‌ها و مجلات علمي ـ تخصصي موردنياز، تقليدي بودن پژوهش‌ها، ناكارآمدي واحدهاي درسي، فقدان واحد پژوهشي در كنار واحدهاي آموزشي، دشواري استفاده از پژوهش‌هاي خارجي، به دليل آشنايي كم با زبان انگليسي، از ديگر عوامل در زمينه پژوهش دانشجويي است.7


تحقيق يكي از عمده‌ترين عوامل رشد و توسعه جوامع بشري است. متأسفانه با بررسي تحقيقات انجام شده در ايران و مقايسه كمّي و كيفي آنها با كشورهاي توسعه‌يافته و در حال توسعه، اختلاف قابل توجهي از نظر شاخص‌هاي تحقيق (تعداد محقق، بودجه، تعداد كتاب‌هاي منتشرشده و نشريه‌هاي علمي و...) ديده مي‌شود.8


همان‌طور كه اشاره شد، كمّيت و كيفيت توليد علمي (طرح‌ها و مقالات پژوهشي)، يكي از مهم‌ترين شاخص‌هاي توسعه علمي هر ‌جامعه‌اي است.9 سطح فناوري و توسعه، تناسب مستقيمي با شاخص‌هاي اصلي تحقيق و پژوهش، يعني ميزان سرمايه‌گذاري در تحقيق و تعداد نيروهاي محقق دارد. در سال 1990، معادل 96% بودجه تحقيقاتي جهان در كشورهاي توسعه يافته و تنها 4% آن در كشورهاي در حال توسعه هزينه شده است. در اين ميان، سهم كشورهاي مسلمان از اين مقدار فقط 1% بوده است.10


متأسفانه در جامعه ما، استراتژي كلان پژوهشي كاملاً مشخص نيست. اين امر سبب شده است كه نه‌تنها جايگاه تحقيق و محقق و نقش آنها در پيشرفت فناوري مشخص نباشد، بلكه گاهي به پژوهش و تحقيقات به عنوان يك فعاليت روبنايي و سطحي نگريسته مي‌شود. در كليه بخش‌ها حتي در سازمان‌هاي اجرايي، مراكز دانشگاهي و پژوهشي محيط پژوهشي مناسبي وجود ندارد. ناشناخته ماندن مقام و منزلت محقق در جامعه، ناكافي بودن امكانات مادي و رفاهي، نداشتن انگيزه‌هاي مادي و معنوي، موج موجب مهاجرت محققان از واحد‌هاي پژوهشي شده است.11


بررسي‌هاي كيفي نشان داده است كه اكثر طرح‌هاي تحقيقاتي انجام‌شده، با كيفيت پايين، قائم به فرد و بدون استمرار انجام مي‌شود و از نتايج آنها كم‌تر مي‌توان براي رفع نيازهاي جامعه استفاده كرد.12 البته بايد اضافه كرد كه در كشورهاي در حال توسعه، برخلاف كشورهاي پيشرفته، بودجه و امكانات كافي در اين زمينه صرف نمي‌شود. تحقيق در سطح مطلوبي صورت نمي‌گيرد و از همه مهم‌تر، نتايج تحقيقات معدودي نيز كه صورت مي‌گيرد، براي رفع نيازهاي جامعه استفاده نمي‌شود.



پيشينة بحث


در مورد عوامل بازدارندة پژوهش، مطالعات متعددي انجام پذيرفته است كه در ذيل به تعدادي اشاره مي‌گردد:


متين (1379) در مطالعة وضعيت نهادهاي پژوهشي ايران، كمبود تجهيزات و منابع، مشكل نيروي انساني، كمبود بودجة پژوهش، عدم وجود ابزار پيشرفته و... را از جمله مشكلات اساسي نهادهاي پژوهشي معرفي مي‌كند. وي اضافه مي‌كند كه برقراري شبكه‌هاي اطلاع‌رساني، تأمين تجهيزات منابع تحقيقاتي، دايركردن دوره‌هاي آموزش پژوهشي، جذب پژوهشگر، ايجاد انگيزه براي پژوهش، ارائه منظم نتايج كارهاي پژوهشي، پي‌گيري و نظارت بر اجراي طرح‌هاي پژوهشي، از جمله عوامل مؤثر در پژوهش مي‌باشد.


صافي (1380) مشكلات و چالش‌هاي پژوهش در آموزش و پرورش را اين‌گونه توصيف مي‌كند: فقدان خط‌مشي جامع مبني بر مطالعات نظام‌يافته، نارسايي استفاده از نيروي انساني كارآمد در امر پژوهش، ضعف انگيزه‌هاي لازم در پژوهش‌گران و مجريان طرح‌هاي پژوهشي، ناهماهنگي سازمان‌ها در امر پژوهش، كمبود بودجه و وجود بروكراسي اداري در جهت هزينه كردن بودجة مصوب، كمبود ارتباطات لازم بين سازمان‌هاي پژوهشي آموزش و پرورش و سازمان‌هاي عالي، كمبود مراكز اطلاع‌رساني و عدم كاربرد نتايج پژوهش در تصميم‌گيري‌ها، از جمله چالش‌ها و مشكلات پژوهش در آموزش و پرورش هستند.


ظهور و فكري (1381)، با انجام پژوهشي توصيفي براي تعيين موانع پژوهش از ديدگاه اعضاي هيئت علمي در دو دانشكده مديريت و اطلاع رساني پزشكي و پرستاري و مامايي، وابسته به دانشگاه علوم پزشكي ايران، نشان دادند كه حدود 42% از آزمودني‌ها در سه سال گذشته، به عنوان مجري يا همكار اصلي در اجراي 47 طرح تحقيقاتي در دانشگاه يا خارج از دانشگاه مشاركت داشته‌اند و بقيه افراد، فعاليتي در اجراي هيچ پروژه تحقيقاتي نداشته‌اند. از 38% اعضاي هيئت علمي، هيچ مقاله‌اي در طي سه سال گذشته پذيرفته نشده است. در حالي كه، از بقيه آنها 224 مقاله به صورت سخنراني، پوستر يا چاپ در مجله‌هاي داخلي و بين‌المللي پذيرفته شده است.


جواديان (1381)، در تحقيق خود تحت عنوان «نگرش دانشجويان پزشكي در مورد اهميت پژوهش» كه بر روي 200 نفر از دانشجويان رشتة پزشكي بابل انجام داده بود، به اين نتيجه رسيد كه 33% افراد تنها يك كار تحقيقاتي انجام داده بودند كه مربوط به پايان‌نامه‌هاي آنها بود. 42% افراد كار تحقيقاتي را مكمل يادگيري مي‌دانستند. عمده‌ترين مشكلات تحقيق از نظر اين دانشجويان به ترتيب، نظام آموزشي و مديريتي نامناسب، كمبود بودجه تحقيقات و كمبود امكانات بيان شده است. 69% افراد افت فرهنگ مطالعه و تحقيق، پايين آمدن سطح علمي، ايجاد ضعف در نظام آموزشي و مديريتي و كاهش امكانات و اعتبارات علمي را از جمله نتايج عدم توجه كافي به تحقيق و پژوهش در زمينه‌هاي علمي مي‌دانستند.


سواري و تقي‌پور(1382)، طي تحقيقي با عنوان «بررسي موانع پژوهش در دانشگاه پيام نور از ديدگاه اعضاي هيئت علمي منطقه هفت، به اين نتيجه رسيدند كه عوامل اداري مالي، كمبود اطلاعات، نگرش نسبت به تحقيق و مسائل هيئت علمي از جمله موانع عمده پژوهش استادان به‌ شمار مي‌روند.


استادي (1383) در موانع و راه‌كارهاي پژوهش دانشجويي در دروس معارف اسلامي، روحية مدرك‌گرايي، متون آموزشي و القاي ناكارآمدي دروس، برنامه آموزشي و كمبود امكانات را به عنوان مهم‌ترين موانع و شناخت نگرش دانشجويان توسط استادان و طرح موضوعات تحقيق از سوي آنان، قرائت تحقيقات در كلاس‌ها، متناسب كردن موضوعات باتوان دانشجويان، توسعه كارگروهي، دادن نتايج ارزيابي پژوهش‌ها به دانشجويان و توان افزايي علمي را از راه‌كارهاي مفيد معرفي كرد.


سواري و غلامي، (1386) در تحقيقي تحت عنوان «عوامل مؤثر بر پژوهش دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي ماهشهر»، نشان داد كه در جذب دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي ماهشهر به پژوهش، دو عامل مؤثرند كه عبارتند از: عامل علمي و عامل فرهنگي ـ خدماتي. عامل علمي، از دوازده سؤال و عامل فرهنگي ـ خدماتي از نه سؤال تشكيل شده است. يافته‌ها تحقيق نيز نشان مي‌دهد كه سؤال اعزام دانشجويان به سمينارهاي داخل و خارج از كشور، با داشتن بار عاملي 79/0 و سؤال چاپ تحقيقات دانشجويان با داشتن بار عاملي 43/0 از عامل اول و سؤال كمك‌هاي مالي به دانشجويان در قبال انجام تحقيق با داشتن بار عاملي 72/0 و سؤال قسطي نمودن شهريه واحدها با داشتن بار عاملي 40/0 از عامل دوم به ترتيب بيش‌ترين و كم‌ترين بار عاملي را داشتند. يافته‌ها نشان مي‌دهد كه بين نظرات دانشجويان دختر و پسر از لحاظ عوامل مؤثر بر تحقيق آنان، اختلاف معناداري وجود دارد و بين دانشجويان رشته‌هاي مختلف تحصيلي، از لحاظ فعاليت علمي، به عنوان يكي از عوامل مؤثر بر تحقيق آنان، اختلاف معناداري وجود دارد. همچنين بين دانشجويان رشته‌هاي مختلف تحصيلي از لحاظ فعاليت علمي، به عنوان يكي از عوامل مؤثر بر تحقيق آنان اختلاف معناداري وجود ندارد. بين دانشجويان رشته‌هاي مختلف تحصيلي از لحاظ فعاليت فرهنگي ـ خدماتي، به عنوان يكي از عوامل مؤثر بر تحقيق آنان، اختلاف معناداري وجود ندارد. به همين ترتيب، بين دانشجويان رشته‌هاي مختلف تحصيلي از لحاظ تركيب عوامل مؤثر بر تحقيق آنان اختلاف وجود ندارد.


عرب مختاري (1386)، در پايان‌نامه خود تحت عنوان «شناسايي موانع و مشكلات پژوهش در رشته تربيت بدني و علوم ورزشي دانشگاه‌هاي دولتي كشور، از ديدگاه دانشجويان تحصيلات تكميلي» نشان داد كه پنج مانع، مالي و كمبود تسهيلات و امكانات، اداري و ساختاري، مشكلات فردي، مشكلات اطلاع‌رساني و فرهنگي ـ اجتماعي، از موانع انجام پژوهش در ورزش مي‌باشند و لوازم و امكانات موردنياز و مشكل بودن تهيه آن از موانع مالي، به كارگيري نيروهاي غيرمتخصص با تحصيلات پايين در سازمان‌هاي ورزشي، از موانع اداري و ساختاري، مشخص نبودن آينده شغلي دانشجويان، از موانع و مشكلات فردي، وجود نظام پژوهشي تعريف نشده در حوزه علوم ورزشي، از موانع اطلاع‌رساني، نامشخص بودن ارزش، اهميت و جايگاه پژوهش و پژوهشگر در نظام ارزشي جامعه، از موانع فرهنگي و اجتماعي، همچنين تأثير پنج مانع مورد مطالعه يكسان نبوده و موانع اداري و ساختاري در اولويت قرار دارند. يكي از راه‌هاي گريز از بي‌نظمي و دستيابي به هم‌گرايي و سازماندهي امر پژوهش در سطح كلان، تشكيل شوراي متشكل از كليه سازمان‌هاي دست‌اندركار پژوهش است كه بتوانند كليه سياست‌ها و برنامه‌هاي مربوط به پژوهش را تدوين كنند. چنين رويكردي به طور اختصاصي در مورد تربيت بدني، به عنوان نهاد مرجع، مي‌تواند مراكز پژوهشي تربيت بدني وابسته به سازمان‌هاي مختلف، اعم از ورزشي و غيرورزشي را گردهم آورده و نسبت به سياست‌گذاري امر پژوهش در تربيت بدني اقدام كند. تبيين جايگاه پژوهش در علوم ورزشي در دانشگاه‌ها و سرانجام، جايگاه آن در توسعه ورزش كشور، مي‌تواند نقش تعيين‌كننده‌اي در رفع موانع و مشكلات پژوهش در حيطة تربيت بدني داشته باشد.


فضل‌الهي (1388)، در مقالة «شناسايي و اولويت‌بندي موانع توليد علم از ديدگاه اعضاي هيئت علمي دانشگاه‌هاي استان قم» نشان داد كه مهم‌ترين موانع بازدارنده براي توليد علم، به ترتيب شامل موانع انگيزشي، موانع اقتصادي، موانع اداري و بروكراتيك، موانع مربوط به خدمات علمي، پژوهشي و موانع فردي مربوط به توانمندي‌هاي فني و تخصصي آنان است. تأكيد بر آموزش‌محوري دانشگاه‌ها، به جاي پژوهش‌محوري، عدم حمايت‌هاي مالي در انتشار، تأليف، ترجمه كتب و مقالات و پايين بودن تسلط استادان به زبان انگليسي، به ترتيب سه مانع مهم مورد تأكيد بودند و آشنايي اندك آنان با شيوه‌هاي پژوهش علمي كم‌اثرترين عامل در اين فرايند شناخته شد.


سرشتي، كاظميان و دريس،(1389) در تحقيقي تحت عنوان «موانع انجام تحقيقات از ديدگاه استادان و كاركنان دانشگاه علوم پزشكي شهركرد» نشان دادند: مهم‌ترين موانع انجام پژوهش، به ترتيب عدم ايجاد انگيزه در پژوهشگران، كمبود وقت و مشغلة زياد، مقرّرات دست‌وپاگير اداري، عدم استفاده از نتايج تحقيق و ناتواني ترجمه مقالات فارسي به زبان‌هاي ديگر و كم‌اثرترين موانع بي‌علاقگي به امر پژوهش، ناتواني در استفاده از رايانه و مفيد نبودن پژوهش بودند. ميانگين نمره موانع سازماني بيشتر از ميانگين نمره موانع فردي بود، تفاوت آماري معناداري بين ميانگين نمره موانع سازماني و فردي انجام پژوهش بين اعضاي هيئت علمي و كاركنان وجود داشت. و لزوم از بين بردن موانع از سوي معاونت پژوهشي دانشگاه، مسئولان بيمارستان‌ها و مراكز بهداشتي ـ درماني احساس مي‌شود.



روش تحقيق، جامعه و نمونه آماري


روش تحقيق از نظر اهداف كاربردي و به لحاظ شيوة جمع‌آوري اطلاعات، توصيفي - پيمايشي است. جامعة آماري شامل 700 نفر از دانشجويان دانشكدة تربيت معلم دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم، در نيم‌سال اول سال تحصيلي 88ـ89 بودند كه در رشته‌هاي مختلف مديريت و برنامه‌ريزي آموزشي، آموزش ابتدايي، علوم تجربي و ادبيات فارسي مشغول تحصيل بودند. نمونه آماري تعداد 200 نفر از اعضاي جامعه آماري بود كه بر اساس جدول برآورد حجم نمونه، از روي حجم جامعه مورگان و كرجسي13 (اقتباس از)14 به شيوة تصادفي طبقه‌اي انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوري اطلاعات، پرسش‌نامه محقق‌ساخته، حاوي تعداد 20 سؤال بسته پاسخ، از نوع مقياس پنج درجه‌اي ليكرت15 و تعداد 2 سؤال بازپاسخ براي دسترسي به ديدگاه‌هاي واقعي آزمودني‌ها بود كه پايايي آن، بر اساس آلفاي كرانباخ16 (91/0 =R) به دست آمد.



تجزيه و تحليل داده‌ها


براي تجزيه و تحليل اطلاعات، علاوه بر آمار توصيفي، از آمار استنباطي در حد آزمون بي‌پارامتري17 خي دو (كاي اسكوري)،18 به منظور تصميم‌گيري در مورد وجود تفاوت معنادار بين فراواني‌ها استفاده گرديد. جداول تفصيلي تجزيه اطلاعات عبارتند از:


اطلاعات پژوهشي حكايت از آن دارد كه 143 نفر (77%) آزمودني‌ها دختر و 42 نفر (23%) پسر بودند. رشته تحصيلي 54 نفر (29%) علوم تربيتي، گرايش مديريت و برنامه‌ريزي آموزشي، 57 نفر (31%) آموزش ابتدايي، 40 نفر (22%) علوم تجربي و 34 نفر (18%) ادبيات فارسي بود. سن 69 نفر (36%) بين 18 تا 25 سال، 51 نفر (27%) 25 تا 30، 47 نفر (25%) بين 30 تا 40 و 22 نفر (12%) بالاتر از 40 سال بوده است.


جدول شماره 1: عوامل فردي (فني و تخصصي) مؤثر بر پژوهش‌هاي دانشجويي















































































رديف



گويه‌ها



بسيار زياد



زياد



متوسط



كم



بسيار كم



ميانگين



1



دشوار بودن تأمين هزينه‌هاي پژوهشي براي دانشجويان



67



57



45



15



10



04/4



2



پايين بودن ميزان آشنايي دانشجويان با متدولوژي و روش‌شناسي تحقيق



64



76



54



6



--



99/3



3



آشنايي كم دانشجويان با شيوه‌هاي بهره‌گيري از اينترنت، رايانه و منابع پژوهشي



106



64



22



6



2



33/4



4



نداشتن فرصت كافي براي پرداختن به پژوهش به جهت توأم شدن آموزش و مسئوليت‌هاي اجتماعي



88



76



26



8



-



23/4



5



جمع فراواني‌ها



325



273



147



35



12



59/16



6



ميانگين



81



68



37



9



3



15/4



X2 = 121/27 DF=4 X2a(0/01) = 13/28



جدول فوق، توزيع فراواني پاسخ آزمودني‌ها به هريك از گويه‌هاي مورد نظر به عنوان عوامل فردي (فني و تخصصي)، مؤثر بر پژوهش‌هاي دانشجويي، را به همراه ميانگين نمرات هركدام نشان مي‌دهد. بر اساس اطلاعات ارائه‌شده، بيشترين ميانگين (33/4) مربوط به (آشنايي كم دانشجويان با شيوه‌هاي بهره‌گيري از اينترنت، رايانه و منابع پژوهشي) است. در دومين رتبه، گويه (نداشتن فرصت كافي براي پرداختن به پژوهش به جهت توأم شدن تحصيل و آموزش با مسئوليت‌هاي اجتماعي) با ميانگين 23/4 و پايين‌ترين ميانگين (99/3) مربوط به پايين بودن ميزان آشنايي دانشجويان با روش‌شناسي تحقيق مي‌باشد. تحليل داده‌ها نشان مي‌دهد كه ميانگين همه گويه‌ها، از ميانگين در نظر گرفته شده (3) بزرگ‌تر بوده و بر اساس آزمون خي دو، چون خي دو محاسبه شده (27/121) از خي دو جدول در سطح اطمينان 99/0 و 01/ 0=a و 4 =19Df (28/13) بزرگ‌تر است، پس تفاوت بين فراواني‌هاي قابل مشاهده و موردانتظار معنادار بوده و با اطمينان 99 درصد مي‌توان گفت كه عوامل فردي (فني و تخصصي)، تأثير زيادي در بازداري از پژوهش‌هاي دانشجويي در دانشگاه دارند.


جدول شماره 2: عوامل انگيزشي مؤثر بر فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان













































































































رديف



مؤلفه‌ها



بسيار زياد



زياد



متوسط



كم



بسيار كم



ميانگين



1



ترديد در صلاحيت علمي محققان دانشجو در دانشگاه‌ها



55



68



51



16



7



75/3



2



عدم ترغيب و تشويق دانشجويان به مطالعه و تحقيق در دانشگاه‌ها



46



81



43



19



8



70/3



3



پايين بودن اعتماد به نفس دانشجويان براي فعاليت‌هاي پژوهشي



54



73



34



28



10



67/3



4



پايين بودن علاقه نسبت به امر پژوهش در بين دانشجويان



126



59



13



--



--



57/4



5



تأكيد بر آموزش‌محوري به جاي پژوهش‌محوري در دانشگاه‌ها



106



61



18



11



4



27/4



6



عدم همكاري مناسب سازمان‌ها و مراكز اطلاعاتي با دانشجويان پژوهنده



57



78



55



8



2



9/3



7



مناسب نبودن شيوه ارزشيابي فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان در دانشگاه‌ها



76



79



25



13



7



02/4



8



جمع فراواني‌ها



520



499



239



95



38



87/27



9



ميانگين



74



72



34



14



5



98/3



X2 = 113/41 df=4 x2a(0/01) =13/28



داده‌هاي جدول شماره 2، توزيع فراواني پاسخ آزمودني‌ها به گويه‌هاي انتخاب شده براي عوامل انگيزشي مؤثر بر فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان را نشان مي‌دهد. بر اساس اطلاعات، بيشترين ميانگين (57/4) مربوط به پايين بودن علاقه نسبت به امر پژوهش در بين دانشجويان و پس از آن، گوية تأكيد بر آموزش‌محوري، به جاي پژوهش‌محوري در آموزش عالي با ميانگين 27/4، و مناسب نبودن شيوة ارزشيابي فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان در دانشگاه‌ها با ميانگين (02/4) در رتبه سوم قرار دارد. در پايين‌ترين سطح، گوية پايين بودن اعتماد به نفس دانشجويان براي انجام فعاليت‌هاي پژوهشي با ميانگين 67/3 و قبل از آن نيز گوية عدم ترغيب و تشويق دانشجويان به مطالعه و تحقيق در دانشگاه‌ها با ميانگين 70/3 قرار دارد. تجزيه و تحليل اطلاعات بر اساس آزمون مجذوركاي نشان مي‌دهد كه چون خي دو محاسبه شده (41/113)، از خي دو جدول در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 =α و 4 =(28/13) بزرگ‌تر است، پس تفاوت بين فراواني قابل مشاهده و فراواني موردانتظار در مورد گويه‌ها و سطوح پاسخ تفاوت معناداري وجود دارد. بنا براين، عوامل يادشده در فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان، به عنوان بازدارنده نقش اساسي و زيادي ايفا مي‌كند.


جدول شماره 3: عوامل مربوط به نحوة ارائه خدمات پژوهشي مؤثر بر فعاليت‌هاي دانشجويي























































































































رديف



مؤلفه‌ها



بسيار زياد



زياد



متوسط



كم



بسيار كم



ميانگين



1



فراهم نبودن امكانات و تجهيزات موردنياز براي پژوهش دانشجويان مانند كتابخانه تخصصي



77



41



49



28



3



81/3



2



كمبود آزمايشگاه‌هاي موردنياز پژوهش



69



57



34



19



12



79/3



3



فقدان فضاي فيزيكي مناسب جهت كارهاي تحقيقاتي دانشجويان



57



70



48



12



3



85/3



4



عدم وجود نظام اطلاع‌رساني جهت اشاعه يافته‌هاي پژوهشي دانشجويان



43



78



47



24



3



69/3



5



دشوار بودن دسترسي به خدمات نرم‌افزاري مناسب براي پژوهش دانشجويان



72



61



44



18



2



93/3



6



دشوار بودن دسترسي به استادان مجرب براي مشاوره و راهنمايي طرح‌هاي تحقيقاتي دانشجويان



88



70



28



10



4



14/4



7



عدم برگزاري كارگاه‌هاي مناسب روش تحقيق براي


دانشجويان



90



76



26



8



--



49/4



8



كمبود نشريات علمي و پژوهشي و منابع مرجع حوزه تخصصي رشته تحصيلي در دانشگاه



82



80



31



7



--



19/4



9



جمع



578



533



307



126



27



89/31



10



ميانگين



72



67



38



16



3



97/3



X2 = 94/336 DF=4 X2α(0/01) = 13/28



اطلاعات جدول شماره 3، توزيع فراواني پاسخ آزمودني‌ها به نحوة ارائه خدمات پژوهشي مؤثر بر فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان را نشان مي‌دهد. مطابق داده‌ها، بيشترين ميانگين (49/4) مربوط به گوية عدم برگزاري كارگاه‌هاي مناسب روش تحقيق براي دانشجويان است. گوية كمبود نشريات علمي و پژوهشي و منابع مرجع حوزه تخصصي رشته تحصيلي، با ميانگين 19/4 در رتبه دوم و گوية دشواري دسترسي به استادان مجرب براي مشاوره و راهنمايي و رفع مشكلات پژوهشي دانشجويان با ميانگين 14/4 در جايگاه سوم قرار دارد. و در پايين‌ترين سطح، گويه‌هاي 4 و 2 و 1، به ترتيب با ميانگين‌هاي 69/3، 79/3 و 81/3 در رتبه‌هاي هشتم، هفتم و ششم قرار دارند. تجزيه و تحليل اطلاعات بر اساس آزمون خي دو نشان مي‌دهد كه چون خي دو محاسبه شده (336/94) از خي دو جدول در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 =α و 4 =df (28/13) بزرگ‌تر است، پس تفاوت بين فراواني قابل مشاهده و موردانتظار معنادار مي‌باشد. گويه‌هاي فوق نقش زيادي در بازداري از فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان دارند.


جدول شماره 4: عوامل اداري و ساختاري مؤثر بر فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان

























































































رديف



مؤلفه‌ها



بسيار زياد



زياد



متوسط



كم



بسيار كم



ميانگين



1



وجود قوانين و مقرّرات بازدارنده اداري ـ اجرايي براي پژوهش‌هاي دانشجويي



54



73



49



10



8



80/3



2



طولاني بودن فرايند فعاليت‌هاي اجرايي پژوهش‌هاي دانشجويي



44



76



45



22



8



42/3



3



فقدان ارتباط مناسب بين صنايع جامعه و دانشگاه



48



71



50



12



14



65/3



4



فقدان قوانين و مقرّرات مشخص در جهت ارزيابي فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان



84



74



34



6



2



16/4



5



عدم حمايت مادي و مالي دانشگاه‌ها از طرح‌هاي پژوهشي دانشجويان



80



68



36



16



--



06/4



6



جمع



310



362



214



66



32



1/19



7



ميانگين



62



73



43



13



6



82/3



X2 = 87/49 DF=4 X2α(0/01) = 13/28



داده‌هاي جدول شماره 4، توزيع فراواني پاسخ آزمودني‌ها به گويه مربوط به عوامل اداري و ساختاري مؤثر بر فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان را نشان مي‌دهد. مطابق جدول، بيشترين ميانگين (16/4)، مربوط به گوية فقدان قوانين و مقرّرات مشخص جهت ارزيابي فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان و پس از آن، (06/4) مربوط به گوية عدم حمايت، مادي و مالي دانشگاه‌ها از طرح‌هاي پژوهشي دانشجويان است. و كم‌ترين ميانگين (42/3)، مربوط به گوية طولاني بودن فرايند فعاليت‌هاي اجرايي پژوهش‌هاي دانشجويي است. تجزيه و تحليل داده‌ها بر اساس آزمون مجذوركاي، گوياي اين است كه چون خي دو محاسبه شده (49/87) از خي دو جدول در سطح اطمينان 99/0 و01/0 = α و 4 = df (28/13) بزرگ‌تر است، پس تفاوت بين فراواني‌هاي قابل مشاهده و موردانتظار معنادار بوده و مي‌توان گفت كه عوامل اداري و ساختاري نقش بازداري، زيادي در فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان دارد.


جدول شماره 5: عوامل فرهنگي تأثيرگذار بر پژوهش‌هاي دانشجويي



































































































رديف



مؤلفه‌ها



بسيار زياد



زياد



متوسط



كم



بسيار كم



ميانگين



1



عدم استفاده از نتايج پژوهش‌هاي دانشجويي



42



58



62



29



5



52/3



2



فقدان راهبردهاي مناسب براي فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان در دانشگاه‌ها



39



81



44



21



5



67/3



3



نهادينه نشدن فرهنگ پژوهش در بين دانشجويان



61



70



36



15



15



75/3



4



فقدان بينش روشن نسبت به پژوهش‌هاي دانشجويي



45



80



39



21



7



7/3



5



اهميت ندادن مسئولين پژوهشي دانشگاه به پژوهش‌هاي دانشجويي



42



67



51



23



9



57/3



6



پايين بودن روحيه فعاليت‌هاي گروهي و تيمي در بين دانشجويان براي انجام پروژه‌هاي تحقيقاتي



74



80



34



8



4



06/4



7



جمع فراواني‌ها



303



436



266



117



45



27/22



8



ميانگين



51



73



44



19



7



72/3



X2 = 70/82 DF=4 X2α(0/01) = 13/28



داده‌هاي جدول شماره 5، توزيع فراواني پاسخ آزمودني‌ها به گوية مربوط به عوامل فرهنگي تأثيرگذار بر پژوهش‌هاي دانشجويي را نشان مي‌دهد. اطلاعات گوياي اين است كه بيشترين ميانگين (06/4) مربوط به گوية پايين بودن روحيه فعاليت‌هاي گروهي و تيمي در بين دانشجويان، براي انجام پروژه‌هاي تحقيقاتي است. پس از آن، گوية نهادينه نشدن فرهنگ پژوهش در بين دانشجويان با ميانگين 75/3 در رتبه دوم قرار دارد. از پايين‌ترين سطوح، گوية عدم استفاده از نتايج پژوهش‌هاي دانشجويي با ميانگين 52/3 است. تجزيه و تحليل داده‌ها بر اساس آزمون خي دو بيانگر اين است كه چون خي دو محاسبه شده (82/70) از خي دو جدول در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 =α و 4 =df (28/13) بزرگ‌تر است، پس تفاوت بين فراواني قابل مشاهده و موردانتظار معنادار مي‌باشد. بنابراين، عوامل فرهنگي نيز در بازداري پژوهش‌هاي دانشجويي نقش زيادي دارد.



يافته‌ها


1. بر اساس ديدگاه دانشجويان، دانشكدة تربيت معلم دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم، از مهم‌ترين عوامل بازدارندة مؤثر بر پژوهش‌هاي دانشجويي، عوامل فردي (فني و تخصصي) است كه با ميانگين 15/4 در رتبه اول مطالعه قرار دارد. و در اين ميان، آشنا نبودن دانشجويان با شيوه‌هاي بهره‌گيري از اينترنت و منابع پژوهشي، نداشتن فرصت كافي براي پرداختن به پژوهش به دليل اشتغالات ذهني و به ويژه توأم شدن آموزش و مسئوليت‌هاي اجتماعي و دشوار بودن تأمين هزينه‌هاي پژوهشي دانشجويان به ترتيب از تأثيرگذارترين عوامل فردي در بازداري از فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان شناخته شده است.


2. عوامل انگيزشي در فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان مؤثر است كه با كسب ميانگين 98/3 در بين عوامل بازدارندة مؤثر بر فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان در رتبة دوم قرار دارد. پايين بودن علاقه به فعاليت‌هاي پژوهشي در بين دانشجويان، تأكيد بر آموزش‌محوري به جاي پژوهش‌محوري در دانشگاه‌ها و مناسب نبودن شيوه‌هاي ارزشيابي فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان از مهم‌ترين و مؤثرترين عوامل بازدارنده انگيزشي است.


3. چگونگي نحوة ارائه خدمات پژوهشي به دانشجويان در چگونگي فعاليت‌هاي پژوهشي آنان مؤثر است. عوامل بازدارنده مربوط به نحوه ارائه خدمات پژوهشي در مجموع با ميانگين 97/3 در جايگاه سوم قرار دارد و نشانگر اين است كه بي‌توجهي يا كم‌توجهي دانشگاه‌ها، به ويژه متوليان امور پژوهش، زمينه‌ساز عدم انجام تحقيقات دانشجويي مي‌شود. به گونه‌اي كه عدم برگزاري كارگاه‌هاي مناسب، براي آشنا كردن دانشجويان با متدولوژي تحقيق، كمبود نشريات علمي و پژوهشي و منابع مرجع مربوط به حوزه تخصصي رشته‌هاي تحصيلي، و دشوار بودن دسترسي به استادان، به ويژه استادان مجرب براي اخذ مشاوره و راهنمايي پژوهشي، از مهم‌ترين دشواري‌هاي پيش روي فعاليت‌هاي پژوهش دانشجويي است.


4. عوامل اداري و ساختاري نيز در شكل‌گيري فعاليت‌هاي پژوهش دانشجويان نقش بازدارنده‌اي دارند. اين عوامل با ميانگين 82/3 در بين عوامل پنج‌گانه در جايگاه چهارم قرار دارند. از دشواري‌هاي اداري و ساختاري فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان، به ترتيب اهميت، فقدان قوانين و ضوابط مشخص براي ارزيابي فعاليت‌هاي تحقيقاتي، عدم حمايت مادي از طرح‌هاي پژوهش، و وجود قوانين و مقرّرات اداري و اجرايي سخت براي دانشجويان است.


5. عوامل فرهنگي در بين عوامل گوناگون مورد مطالعه، كم‌اثرترين عوامل بازدارنده براي فعاليت‌هاي دانشجويان هستند كه با ميانگين 72/3 در جايگاه پنجم قرار گرفتند. در بين عوامل فرهنگي، فقدان روحيه گروهي و تيمي براي انجام پروژه‌هاي تحقيقاتي، نهادينه نشدن فرهنگ پژوهش و فقدان بينش روشن نسبت به پژوهش‌هاي دانشجويي، از مهم‌ترين عوامل بازدارندة فرهنگي مؤثر هستند.


6. از نظر دانشجويان، پايين بودن علاقه به فعاليت‌هاي پژوهشي، عدم برگزاري كارگاه‌هاي مناسب روش تحقيق، تأكيد بر آموزش‌محور، به جاي پژوهش‌محوري در دانشگاه‌ها، كمبود نشريات و منابع مرجع حوزه تخصصي رشته تحصيلي، فقدان قوانين مشخص براي ارزيابي فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان، در دسترس نبودن استادان مجرب براي راهنمايي و مشاوره پژوهشي، عدم حمايت مادي از طرح‌هاي پژوهش دانشجويان، پايين بودن روحيه فعاليت‌هاي گروهي و تيمي، به ترتيب مهم‌ترين عوامل بازدارندة مؤثر بر فعاليت‌هاي پژوهشي دانشجويان هستند و طولاني بودن فرآيند فعاليت‌هاي اجرايي پژوهش‌هاي دانشجويي نيز كم‌اثرترين مورد است.



نتيجه‌گيري


امروزه حضور دانشگاه‌ها در بازار دانش و جايگاه آنان در اقتصاد مبتني بر دانايي و توسعه همه‌جانبه و پايدار، يك امري شناخته شده است. توسعه آموزش‌ها در كنار توليد و توسعه دانش در راستاي نيازهاي جامعه، مي‌تواند مشكلات زيادي راحل كند. بدين منظور، بايد اين تفكر در بين محققان و دانشگاهيان شكل گيرد كه آنچه ماندگاري و پيشرفت علمي، فرهنگي، اقتصادي و حتي سياسي يك جامعه را در پي مي‌آورد، پژوهش، توليد و مديريت دانش است. براين اساس، براي دستيابي به پيشرفت‌هاي سريع علمي، هم‌افزايي در تحقيقات و فعاليت‌هاي دانشگاهي و كم كردن شكاف علمي با جوامع پيشرفته و دسترسي به رفاه و امنيت اجنتماعي پايدار، تنها در نتيجة توجه به توليد و مديريت دانش و استفاده از استعداد‌هاي انساني و مادي، به طور مستمر و بهينه و جلوگيري از كارهاي تكراري و موازي و تبديل دانش ذهني به عيني و پرورش تفكر علمي و ارتقاء توانمندي‌هاي متدولوژيك، فرهنگي، اطلاع‌رساني، اداري و ساختاري و خدماتي براي تربيت محققان بالفطره، يعني دانشجويان اين جوانان مستعد و كنجكاو و دروندادهاي آينده چرخه پژوهش است. بر اساس نتايج به دست آمده از پژوهش مي‌توان گفت:


عوامل فردي، فني و تخصصي، مهم‌ترين عوامل بازدارندة مؤثر بر پژوهش‌هاي دانشجويان دانشكده مي‌باشد كه در رأس آن، ناآشنايي با روش‌هاي جست‌وجو در فرايندهاي مكانيزه جديد است. پس از آن، عوامل انگيزشي با مهم‌ترين دغدغه يعني علاقه دانشجويان به فعاليت‌هاي پژوهشي، و به ترتيب نحوة ارائه خدمات پژوهشي، عوامل اداري، ساختاري و فرهنگي قرار دارند. بنابراين، مهم‌ترين چالش در مقابل پژوهش دانشجويي، موانع مالي و اقتصادي نيست، هرچند دغدغه دانشجويان دانشگاه آزاد در اين خصوص بيشتر از ساير دانشجويان است، بلكه چالش بزرگ نحوه آموزش و پژوهش برايند جست‌وجو و افزايش انگيزه‌ها براي توليد علم است به نظرمي‌رسد، برنامه‌ها، محتوا، روش‌ها و قوانين و... براي تحقق اين مهم بايد دچار يك تحول اساسي و در راستاي استقرار رويكرد پژوهش‌محوري مهندسي مجدد شود.




پی نوشت ها:


1. B,sampt and. Mowery، universities in national innovation system,p209.


2. مجتبی عطارزاده، «دانشگاه و نوآوری؛ کارکرد و آسيب‌شناسی»، دانشگاه اسلامی، ش40، ص31.

3. رضا اميری، «پژوهش علمی و موانع آن در ايران»، فرهنگ پژوهش، ش100، ص52.

4. ليلا سعادتی، «بدون جايگاه، بدون آينده»، همشهری، ص10.

5. جواد منصوري، فرهنگ واستقلال، ص 60.

6. همان، ص 62.

7. رضا اميری،«همان منبع»،ص52.


8. RI. Darrell and D. Halid، Determinant of research productivity in higher education. Research in higher education. 36(6);p609.


9. امير محمدي ،«واقعيت ها وراه چاره ها»، رهيافت، ش 20، ص98.

10. فريبا يحيي، «تحول روندشاخص‌هاي تحقيقاتي»، رهيافت، ش 23، ص،24.

11. حسين خدمت، و همكاران، روش تحقيق در علوم پزشكي، ص58.

12. سازمان مديريت دولتي، نظام آموزشي مديران كشور:مديريت پايه سطح 1، ص66.


13. Krejcie and Morgan.


14. رمضان حسن‌زاده، روش‌های تحقيق درعلوم رفتاری، ص133.


15. Likert

16. Cronbach alpha

17. Nonparametric.

18. Chi- Square.

19. Degie ferquence





منابع


استادي، آيين، «موانع وراهکارهاي پژوهش دانشجويي دردروس معارف اسلامي»، ماهنامه آموزشي،اطلاع رساني معارف، ش20، 53-52، 1383.

اميري، رضا، «پژوهش علمي وموانع آن درايران»، فرهنگ پژوهش، ش100،ص53-52، 1381.

بهروان، حسين، بررسي عوامل مؤثربرانگيزه وتحقيق دربين اعضاي هيئت علمي دانشگاه درخصوص موانع پيشرفت فعاليت‌هاي پژوهشي دردانشگاه صنعتي اصفهان، پايان نامه كارشناسي ارشدبرنامه ريزي آموزشي دانشگاه علامه طباطبايي، 1386.

جواديان، يحيي، 1381، «نگرش دانشجويان پزشكي در مورد اهميت پژوهش»، مجله دانشگاه علوم پزشكي وخدمات بهداشتي – درماني قزوين، ش22،

حسن‌زاده، رمضان، روش‌هاي تحقيق در علوم رفتاري، تهران، ساوالان، 1382.

خدمت، حسين و همكاران، روش تحقيق در علوم پزشكي، تهران، طيب، 1378.

سازمان مديريت دولتي، نظام آموزشي مديران كشور: مديريت پايه سطح 1، تهران، آموزش مديريت دولتي، 1377.

سرشتي، منيژه و افسانه كاظميان و فاطمه دريس، «موانع انجام تحقيقات ازديدگاه اساتيد و كاركنان دانشگاه علوم پزشكي شهركرد»، راهبرد‌هاي آموزش، ش8، 1389.

سعادتي، ليلا، «بدون جايگاه، بدون آينده»، روزنامه همشهري همشهري، 1382/2/31.

سواري، کريم و شهباز غلامي، «بررسي عوامل موثر بر پژوهش دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد ماهشهر»، مجموعه مقالات همايش نهضت توليد علم، جنبش نرم افزاري و آزاد انديشي منطقه 6 دانشگاه ازاد اسلامي، 1384.

سواري، كريم و منوچهر تقي‌پور، «بررسي موانع پژوهش دردانشگاه پيام نور از ديدگاه اعضاء هيئت علمي منطقه هفت»، اولين همايش ملي توسعه دانشگاه مجازي، دانشگاه پيام نوركاشان، 1382.

صافي، احمد، «اهميت و جايگاه پژوهش درآموزش و پرورش؛ تلاش، چالش‌ها و سياست‌هاي آينده»، پژوهش نامه آموزشي، ش 35، 1380.

ظهور، عليرضا و عليرضا فكري، «موانع پژوهش ازديدگاه اعضاي هيئت علمي دانشگاه علوم پزشكي ايران»، پايش، سال دوم ش2،1381

عرب مختاري، روح‌اله، «شناسايي موانع و مشکلات پژوهش دررشته تربيت بدني وعلوم ورزشي دانشگاههاي دولتي کشورازديدگاه دانشجويان تحصيلات تکميلي»، پايان نامه کارشناسي ارشدرشته تربيت بدني وعلوم ورزشي، دانشکده تربيت بدني دانشگاه تهران، 1386.

عطارزاده، مجتبي، دانشگاه و نوآوري؛ کارکرد و آسيب‌شناسي، فصلنامه دانشگاه اسلامي، ش40، زمستان، 1387، ص42-23.

فضل الهي، سيف اله، «شناسايي والويت بندي موانع توليد علم از ديدگاه اعضاي هيئت علمي دانشگاه‌هاي استان قم» معرفت، ش 141، 1388، ص142-127.

متين، نعمت الله، «اعتبارات و ارتقاي كيفيت پژوهش»، فصلنامه پژوهشنامه آموزشي، ش23، 1379

محمدي، امير، «واقعيت‌ها و راه چاره‌ها»، رهيافت، ش 20، 1378،

منصوري، جواد، فرهنگ و استقلال، چ سوم، تهران، وزارت امور خارجه، 1370.

يحيي، فريبا، «تحول روند شاخص‌هاي تحقيقاتي»، رهيافت، ش 23، 1379، ص، 26-23.


Halid, D, Darrell, RI, Determinant of research productivity in higher education. Research in higher education, 36(6), 1998, 931-607

Mowery,D and B,sampt, universities in national innovation system.oxford,university press, 2004.