معارف قرآن 8 - جامعه و تاریخ از نگاه قرآن

نویسنده : علامه مصباح یزدی

تعداد صفحه : 503

کتاب مشتمل بر دوازده بخش است که سه بخش اول آن به مباحث فلسفه علوم اجتماعى، نظیر بحث از مفهوم جامعه، اصالت فرد یا جامعه، و قانونمندى جامعه اختصاص یافته است. مباحث بعدى به ترتیب در زمینه تأثیر جامعه بر فرد، تأثیر فرد بر جامعه، نقش تفاوت ها در زندگى اجتماعى، نهادهاى جامعه، دگرگونى هاى اجتماعى، تعادل و بحران و انقلاب، رهبرى، جامعه آرمانى، و سنت هاى الهى در تدبیر جوامع است.

در مبحث مفهوم جامعه، مفهوم «علوم اجتماعى» و تفاوت آن با «جامعه شناسى» بررسى شده است. آن گاه «جامعه» به معناى گروهى از مردم دانسته شده، که معمولاً در ادبیات عرب، الفاظى مانند «مجتمع» و «مدینه» را معادل آن قرار مى دهند; اما این الفاظ در قرآن به کار نرفته است و از این روى باید براى یافتن معادل قرآنى کلمه «جامعه» به واژه هایى مانند «قوم»، «امّت» و «ناس» مراجعه کرد.

در مبحث اصالت فرد یا جامعه، اصالت فلسفى جامعه نفى مى گردد; هرچند اصالت روان شناختى آن پذیرفته شده است. به لحاظ فلسفى، فرد اصالت دارد.

در مبحث قانونمندى جامعه، این پرسش مطرح شده که اگر جامعه اصالت فلسفى ندارد، در حقیقت وجود نخواهد داشت، و نفى وجود مساوى است با نفى وحدت و شخصیت از جامعه. در این صورت این سؤال پیش مى آید که چگونه چنین چیزى که وجود ندارد مى تواند قانونمند باشد؟

در پاسخ با بررسى معانى متعدد هریک از اصطلاحات «قانون» و «تصادف»، این نتیجه به دست آمده است که میان قانونمندى جامعه و اصالت فلسفى آن ملازمه اى نیست.

همچنین در این بحث به موضوع قانونمندى تاریخ پرداخته شده و این نتیجه به دست آمده است که حرکت تاریخ نه با اختیار منافات دارد و نه ضرورتاً استکمالى است، و اساساً این حرکت از طریق علم یا هر طریق استدلالى دیگرى کشف شدنى و قابل پیش بینى نیست. قانونمندى جامعه یا تاریخ جز این نیست که پدیده هاى اجتماعى و حوادث تاریخى بى علت و تصادفى نیستند، بلکه معلول عللى مى باشند که از طریق آنها تبیین و تفسیر مى شوند و همواره اراده و اختیار خود انسان یکى از اجزاى علت تامه در حوادث انسانى است.

در مبحث تأثیر جامعه بر فرد، این تأثیر پذیرفته مى شود; اما نه به مثابه تنها عامل شخصیت ساز انسان.

در مبحث تأثیر فرد بر جامعه، تصویر میانه اى ترسیم شده که در حد فاصل دو نظریه مشهور که یکى در جانب افراط است و دیگرى در جانب تفریط، قرار دارد.

در مبحث تفاوت ها و تأثیر آنها در زندگى اجتماعى، انواع تفاوت ها توضیح داده شده است. این تفاوت ها عبارتند از: تفاوت هاى جبرى و طبیعى، تفاوت ها در وضع و وظیفه و پایگاه اجتماعى، و تفاوت هاى فرهنگى و اختیارى. سپس موضع اسلام درباره میزان تأثیر هریک از این تفاوت ها بر زندگى اجتماعى انسان تبیین شده است. در زمینه تفاوت هاى جبرى و طبیعى باید پذیرفت که این تفاوت ها وجود دارد و باید باشد. اما تفاوت هاى ناظر به وضع و وظیفه و پایگاه اجتماعى، کاهش پذیرند ـ برخلاف دیدگاه مارکس که این تفاوت ها را نیز جبرى مى داند و جامعه بدون طبقه را به منزله جامعه آرمانى مطرح مى سازد. موضع اسلام درباره تفاوت هاى فرهنگى و اختیارى نیز آن است که این تفاوت ها قابل رفع اند.

در بخش هفتم کتاب، نهادهاى اجتماعى مطرح مى شوند که با اشاره به بحث هاى توصیفى و تاریخى درباره انواع نهادهاى اجتماعى و سیر تحول و تطور آنها، به دو بحث عمده تعریف و تعداد نهادهاى اجتماعى ـ و آموزش و پرورش به منزله مهم ترین نهاد ـ پرداخته مى شود. در بحث تعریف و تعداد نهادها به دلیل اختلاف نظرهاى جامعه شناسان در تعریف نهاد اجتماعى، به انتخاب، تعریفى از نهاد ارائه گشته، شمار نهادهاى اجتماعى اصلى، منحصر در پنج نهادِ خانواده، اقتصاد، آموزش و پرورش، حقوق و حکومت دانسته مى شود. در بحث دوم نیز اهمیت و اولویت نهاد آموزش و پرورش در قیاس با سایر نهادها از نظر قرآن کریم به اثبات مى رسد.

بخش هشتم کتاب، دگرگونى هاى اجتماعى را برمى رسد. در این مبحث پس از ذکر انواع دگرگونى ها، سیزده عامل براى آنها برشمرده مى شود. از این میان، نُه عاملْ ضرورى و تصادفى، و چهار عاملْ ارادى و اختیارى است.

سپس بحثى درباره سرعت و شتاب دگرگونى هاى اجتماعى مطرح مى شود و آن گاه پدیده خشونت و مسالمت در دگرگونى هاى اجتماعى بررسى مى گردد، و در پایان این نکته به اثبات مى رسد که جهت دگرگونى ها همیشه مثبت نیست.

بخش نهم درباره تعادل، بحران و انقلاب اجتماعى است. در این مقام تعادل و بحران در جامعه تعریف مى شود و این نکته خاطرنشان مى گردد که اگر عموم یا اکثر مردم جامعه به انحرافات و کاستى ها و کژى ها توجه نداشته باشند، حالت بحران نمود نمى یابد. البته نظام حاکم، براى حفظ وضع موجود و غافل ساختن مردم از بحران ها چاره اندیشى هایى مى کند که عالمان و مروّجان فرهنگ اجتماعى باید، مردم را از آنها آگاه سازند، تا بیدارى مردم به انقلاب بینجامد. مهم ترین ویژگى و هدف انقلاب، ویژگى فرهنگى آن است.

پس از انقلاب نیز ممکن است آفاتى گریبان گیر جامعه شود که اسلام براى مبارزه با این آفات و زمینه سازى استمرار انقلاب نیز تدابیر قاطعانه اى اندیشیده است. مباحث مزبور در این بخش بررسى و تبیین مى گردد.

بخش دهم درباره رهبرى بحث مى کند. یکى از تأثیرات فرد بر جامعه از طریق رهبرى است. در این بحث، سخن، تنها بر سر رهبرى نهضت هاى اجتماعى و سیاسى است و در این زمینه، اوصاف رهبر شایسته به لحاظ هاى علمى، اخلاقى و عملى بیان مى شود.

بخش یازدهم با عنوان «طرح جامعه آرمانى اسلام» پس از اثبات امکان تحقق چنین جامعه اى، طرحى بر اساس سه خصوصیت واقع نگرى، داشتن راهکار و برنامه صحیح، و تعیین هدف، براى جامعه آرمانى اسلام ارائه مى شود.

بخش دوازدهم، از سنت هاى الهى در تدبیر جوامع بحث مى کند. مقصود از این بحث، بررسى شمارى از قوانین جامعه شناختى قرآن کریم است. سنت، به معناى راه، رسم، روش و رفتارى که استمرار داشته باشد، از نظر قرآن به دو دسته سنت هاى مطلق و سنت هاى مقید و مشروط به رفتار مردم، تقسیم مى شود. سنت هاى مطلق عبارتند از هدایت مردم به دست انبیا(علیهم السلام) و سنت آزمایش. سنت هاى مشروط به کارهاى مردم، خود به دو دسته سنت هاى مخصوص اهل حق ـ نظیر ازدیاد نعمت هاى معنوى و اخروى، تحبیب و تزیین ایمان، زیاد شدن نعمت هاى مادى و پیروزى بر دشمنان ـ و سنت هاى مخصوص اهل باطل ـ مانند ازدیاد ضلالت، تزیین اعمال، امهال و شکست از دشمنان ـ تقسیم مى شود.

503 صفحه / وزیری / جلد سخت


قیمت : 3,680,000 ریال 4,600,000 ریال