479 صفحه / وزیری
بی شک اگر پائولو کوئلیو به جای گریز از مسئلة شناختِ معقولِ جهان و انسان و خدا، در پی راهی برای پاسخ منطقی به آن بود یا دست کم پاسخ های ادیان الهی را به این مهم ترین پرسش ها بررسی می کرد به نتایج بهتری می رسید. بسیاری از نتیجه گیری های او به علت ضعف در معرفت شناسی و خداشناسی و برداشت نادرست از انسان و جایگاه او و استعدادهایش است. به نظر می رسد هـمة ایـنها ناشی از اصرار کوئلیـو بر ضرورتْ نداشتـنِ شنـاخت و خردورزی است.
در معنویت راستین می توان هم ایمان عاقلانه داشت و هم لذت ایـمان را در دل چشید. نـخست باید عاقلانـه راه را شناخت و سپس عاشقانه آن را پیمود