این کتاب اشاره ای است به: الف) «قوّة ادراک» منبع معرفت انسان است، و منبع معرفت غیر از ابزار، متعلّق و طریق معرفت است. ب) در انبیاء الهی صاحب شریعت یک قوّة ادراکی ویژه و متمایزی وجود دارد که کار آن، انفعال از تعلیمات و القائات خاصّ الهی است و «قوّة وحیِ نبوّت» نامیده می شود. مراد دانشمندان مذکور از وحی در حوزة معرفت شناسی همان «قوّة وحیِ نبوّت» است. ج) «قوّة وحیِ نبوّت» غیر از قوای ادراکی دیگر است و به انبیاء صاحب شریعت اختصاص دارد. با منضم نمودن این مطالب به یکدیگر -به عنوان مقدمات برهان- اثبات می شود که وحی به معنای «قوّة وحیِ نبوّت» منبع پایه و مستقلّی برای معرفت است. هریک از مقدمات سه گانه مذکور طی یک فصل در این کتاب اثبات شده است. فصل اوّل به کلیّات و معنا شناسی، و فصل نهایی به جمع بندی دیدگاه ها، تبیین نظر مورد قبول، نتایج تحقیق و پاسخ به اِشکال ها اختصاص دارد.