از مباحث مهم مشروطه شناسی، شناخت رجال مشروطه است. گرچه با گسترش علوم اجتماعی، بیشتر تاریخ نگاری های کلاسیک به سمت مطالعه و بررسی چارچوب های غیر شخصی حرکت کرده اند، اما این رویکرد همان گونه که می تواند تعادلی منطقی در بررسی های تاریخی به ارمغان آورد، به همان میزان می تواند در تفریطی آشکار، به نادیده گرفتن یا کم اهمیت شمردن نقش افرادی که نامشان در تاریخ آمده است، بینجامد. بی شک بررسی زندگی، مواضع و ویژگی های شخصیتی افراد مهم و مؤثر در یک حادثه میتواند تا حدود زیادی در روشن شدن ماهیت و ابعاد گوناگون آن واقعه، همچون زمینه ها، روند و پیامدها یاری رساند.همچنین بررسی ویژگی های شخصیتی رجال مشروطه که ناظر به اعتقادات، خلقیات و منش سیاسی و اجتماعی ایشان است، ما را در شناخت انگیزه ها و نیز نوع نگاه رجال به نهضت یاری می کند. همین طور بررسی عملکرد رجال مشروطیت در سه مقطع پیش از مشروطه، در مشروطه و پس از مشروطه، نتایج مفید و پراهمیتی در بردارد: اولاً ارزیابی کلی ای از زندگی نامه و عملکرد رجال به دست میدهد؛ ثانیاً نشان می دهد که چه تعداد از رجال مشروطه در زمینه مشروطه خواهی صادق و ثابت قدم بوده اند و چه تعداد به اقتضای منافع شخصی یا گروهی مشروطه خواه شدند یا پس از مشروطه دست از مشروطه شستند و حامی استبداد شدند.